فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا
و غارتکنندگان بامدادی4 [با چنین شتاب و شیهه اسبان]،
4 - «مُغِیرَات» جمع مغیره [یورش آورنده]، از ریشه غور [فرو رفتن آب در زمین و تفکر در مسائل]، به هجوم آورندگان با سرعت گفته میشود که برای غارت قبیلهای بر آنان شبیخون میزدند. وصف حال «صُبْحًا»، بیانگر زمان تاریک روشنی است که طرف مقابل قبل از آن که خود را بپاید و آماده دفاع گردد مواجه با یورش سواران میشود. این وصفِ حال قبایل عرب است که یکسره در شبیخون و قتل و غارت یکدیگر بودند.
عادیات را اغلب مفسرین به دلیل «واو» سوگند، تکریم و تمجیدی از اسبان مجاهد یا شتران حجاج در شتاب به سوی مشعر و منی تلقی نموده و کل سوره را در سایه این پیشفرض تفسیر کردهاند، حال آنکه به نظر این حقیر به دلایل زیر چنین برداشتی مناسب نمیباشد:
الف] این سوره در انتهای قرآن و درمیان سورههای کوتاه مکی قرار دارد و در اوایل سال سوم بعثت در مکه نازل شده است [ر ک به جدول 14 کتاب سیر تحوّل قرآن]، سیاق انذار دهنده انتهای سوره نیز بر همگونی آن با سوَر مکی گواهی میدهد. جنگهای بدر و امثالهم که بر این آیات منطبق ساختهاند، بیش از ده سال بعد اتفاق افتاده است و برخی از مفسرین با چنین برداشتی ناچار شدهاند این سوره را، با وجود ساختار و مضامین آشکار آن، مدنی معرفی نمایند!
ب] در جنگ بدر مسلمانان یک یا دو اسب بیشتر نداشتند و صحنههایی که در 5 آیه اول این سوره تصویر شده کمتر قابل انطباق با غزوات شناخته شده است.
ج] معمولا سوگندهایی که در قرآن آمده است با نتیجهگیری و جواب سوگند تناسب دارد، تأکید بر ناسپاسی و کُند و کاهل بودن انسان، با تجلیلی که از اسبان تیزتک مجاهدان شده مناسبتی ندارد، شتر حاجیان نیز در چشم و دل ناظران چنین جلوهای نداشتهاند.
د] فعل «مُغِیرَات» به وضوح از غارت، که عادت اعراب بوده، حکایت میکند، ارجاع دادن فعل به ریشه آن، که بیانگر یورش سریع است، منطقی جلوه نمیکند.