وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ

و همانا سخت دوستدار منافع [مادّی و شخصی] است.8

8 - پس از یک «واو» سوگند و چهار «فاء» تفریع [در ابتدای آیات 2 تا 5]، سه بار تأکید «إِنَّ» [در ابتدای آیات 6 تا 8]، نتیجه‌گیری قاطعی از ناسپاسی انسان نسبت به پروردگار، به رغم اشتیاق شدید به منافع شخصی، و نیز گواه بودنش بر این امر ارائه می‌دهد.
منظور از خیر، هر مال و مطلوب گزیده‌ای است که انتخاب و اختیار شده باشد، خیر در قرآن در برابر شرّ قرار دارد. «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا»[معارج 19 (70:19) تا 21]. درضمن از آنجایی که اسب برای اعراب عالی‌ترین مرکب محسوب می‌شد، هرچند به دلیل پرهزینه بودن نگهداری آن در مناطق استوایی و دور از مراتع سبز و خرّم مخصوص اشراف به شمار می‌آمد، آن را «خیر» می‌نامیدند، همچنانکه در داستان عرضه اسبان بر سلیمان آمده است: «إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِنَاتُ الْجِیَادُ فَقَالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ» [ص 31 (38:31) و 32]. انتخاب واژه «خیر»، به جای مال، منافع، متاع و امثالهم در سوره‌ای که سخن از حرکات حیرت‌آور اسب است، بر ظرافت و لطافتی ادبی دلالت می‌کند.