أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ
فزونطلبی1 [در رقابتِ ثروت و قدرت] شما را به کاری بیحاصل سرگرم ساخته است.2
1 - این سوره با وجود کوتاهی آن، در دو مقطع زمانی نازل شده است؛ دو آیه هشدارآمیز 1 و 2 [أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ] در سال اول بعثت [پس از علق، مدثر، عصر و ذاریات]، و 6 آیه بعدی، که عوارض بعد از چنین افزونطلبی را نشان میدهد، در سال 5 بعثت [4 سال بعد] که زمینه پذیرش بیشتری برای فهم موضوع حاصل شده، آمده است.
همانطور که در شرح سوره کوثر گفته شد، تکاثر [در باب تفاعل] کثرتجویی رقابتآمیز با دیگران و چشم هم چشمی و فزونطلبی را نشان میدهد، حال آنکه کوثر جوششی درونی، فزاینده، ذاتی و خیرآفرین است. اولی نوعی غلبهجویی و برتری طلبی بر دیگران است، و دومی جاری شدن برای خدمت به آنهاست.
نام این سوره که محور مطالب آن را تشکیل میدهد، بحثهای فراوانی را پیرامون موارد و مصادیق تکاثر برانگیخته است. اما در تنها آیه دیگری که کلمه «تکاثر» به کار رفته است، مرزهای آن را در دو زمینه «اموال و اولاد» که تعبیری از ثروت و قدرت میباشد محدود کرده است: «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَهٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلادِ...] [حدید 20 (57:20) ]. و اتفاقاً کلمه «لهو» [سرگرم و مشغول شدن] نیز عیناً در مورد اموال و اولاد به کار رفته است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» [منافقون 9 (63:9) ]. به این ترتیب آیه «أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ» ناظر به دو زمینه گسترده اموال و اولاد میباشد. مال عمدتاً به تعلقات و دلبستگیهای مادّی، اعم از منقول و غیر منقول [مثل پول، طلا، نقره، خانه، ملک، باغ و مزرعه] تعلق میگیرد و اولاد، به دلبستگیهای عاطفی و احساسی و نیاز به قدرت حمایت کننده آنها در دوران ضعف و ناتوانی پیری. قرآن این دو عامل را تکیهگاه دنیاپرستان معرفی کرده که دنیای خود را به آن رونق میبخشند. در روزگار گذشته بدیهی است تکاثر در اولاد عمدتاً به قصد تقویت قدرت خانواده و قبیله در حمله و هجوم یا دفاع بوده و اهمیت بیشتری داشته است. گرچه به غیر از دو زمینه اموال و اولاد، زمینه دیگری برای تکاثر در قرآن دیده نمیشود، اما در مورد «لهو»، که شیفته شدن و دلدادن به دامهای دنیایی، بدون توجه به سود و زیان و عاقبت آن است، مصادیق دیگری نیز به چشم میخورد. از جمله:
بیع و تجارت: «رِجَالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللهِ...» [نور 37 (24:37) ]،
آرزوها «ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَیَتَمَتَّعُوا وَیُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ» [حجر 3 (15:3) ]،
حیات دنیا «وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ...» [محمد 36 (47:36) ، حدید 20 (57:20) و انعام 32 (6:32) ]،
دین بازیچه و دکّان دنیا «الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا...» [انعام 70 (6:70) و اعراف 51 (7:51) ].
2 - «لهو» به هر کار بیهوده و بازدارنده از توجه به سود و زیان واقعی انسان گفته میشود و «الهاء» [در جمله أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ] با توجه به باب اِفعال، نوعی وادار کردن به عمل لغو و بیهوده را میرساند. سه آیه ابتدای سوره انبیاء، تکان دهندهترین هشدار را به غافلانِ مشغول به بازی پُست و مقام دنیا و سرگرمیهای پوچ آن داده است:
«اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَهٍ مُعْرِضُونَ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ لَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یَلْعَبُونَ لاَهِیَهً قُلُوبُهُمْ...».