تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ
که بر آنها سنگهایی از گِل سنگ مذاب6 [=گدازههای آتشفشانی] میبارید.
6 - نسبت دادن فعل «تَرْمِی» [پرتاب میکند] به شرارههای آتش، اتفاقاً قرینه قابل انطباقی در قرآن دارد: مرسلات 31 (77:31) و 32- «لا ظَلِیلٍ وَلا یُغْنِی مِنَ اللَّهَبِ إِنَّهَا تَرْمِی بِشَرَرٍ کَالْقَصْرِ». تهمت زدن به دیگران را هم قرآن با فعل «رَمْی» به تیر تهمت تشبیه کرده است [نور 4 (24:4) ، 6 (24:6) و 23 (24:23) ].
«سِجِّیلٍ» همان مُعرب سنگ گِل فارسی است که گاف در زبان عربی تبدیل به جیم شده است. کلمه «سِجِّیل» علاوه بر این سوره، دو بار دیگر در قرآن با جمله: «...وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَهً مِنْ سِجِّیل...» در وصف بارانی از گدازههای آتشفشانی که پس از انفجار ناشی از تراکم گازهای زیر زمین [صیحه]، زیر و رو شدن پوسته جامد و فوران قشر مذاب باریدن گرفتن آمده است [هود 82 (11:82) و حجر 74 (15:74) ].
شهرهای هرکولانا، پمپئی، وزو که زیر گدازههای آنشفشان مدفون گشتند، به جای آنکه وسیله عبرتی برای آیندگان گردند، اجساد تبدیل به سنگ شده زنان و مردان و کودکان آن امروز وسیلهای برای کسب درآمد از طریق توریسم گشته است.
نابود شدن اصحاب فیل با ابری از سنگریزههای آتشفشان امری استثناء و عجیب نبود، سخن از این سنگ ریزهها [حاصب] در 4 آیه دیگر قرآن، در وصف هلاکت اقوام ستمگر سابق، به خصوص قوم لوط که در عربستان میزیستند [صافات 137 (37:137) و 138، حجر 76 (15:76) ]، با وصف «یُرْسِل/أَرْسَلْنَا عَلَیْکُم/عَلَیْهِ حَاصِبًا»آمده است [اسراء 68 (17:68) ، عنکبوت 40 (29:40) ، قمر 34 (54:34) و ملک 17 (67:17) ]. شگفت آنکه شن و ماسههای روان در آسمان کویر ایران هم هلیکوپترهای مجهز ابرقدرتی را در صحرای طبس به زمین ذلت فرود آورد! اگر ستمگرانی در دنیای امروز بمبهای ناپالم و انواع بمبهای شیمیایی بر سر ملتهای مظلوم میریزند، سرنوشت مشابه اصحاب فیل برای آنان دور از امکان نیست!