وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِـجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَّمْ يَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
و چون به انسان زیان و ضرری رسد، ما را [در هر حالی] به پهلو [=در بستر]، نشسته یا ایستاده میخواند، اما همین که گرفتاریاش برطرف ساختیم، چنان [ناسپاسانه] میگذرد که گوئی اصلا ما را برای [رفع] گزندی که به او رسیده بود نخوانده است! این چنین برای اسرافکاران 23 آنچه میکنند [و در اثر تکرار به آن عادت کردهاند] نیکو جلوه میکند. 24
23- «سَرَفَ» ضدّ میانهروی و تعادل، و مسرفین همان متجاوزیناند که از حدّ اعتدال خارج میشوند. همانطور که مصرف زیاد یا پُرخوری اسراف محسوب میشود، اختصاص دادن همه امکانات به خود، اسراف مهمتری است. قرآن سه بار فرعون و آل فرعون را از مسرفین شمرده است [یونس 83 (10:83) ، غافر 43 (40:43) و دخان 31 (44:31) ].
24- نیکو جلوه کردن اعمال شخص نزد خود را قرآن گاهی به شیطان نسبت داده [انعام 43 (6:43) ، انفال 48 (8:48) ، نحل 63 (16:63) ، نمل 24 (27:24) ، عنکبوت 38 (29:38) ]، گاهی به شرکاء شیطانی [فصلت 25 (41:25) ، انعام 137 (6:137) ]، گاهی به خدا [انعام 108 (6:108) ، نمل 4 (27:4) ]، ولی بیشتر به صورت ناشناخته هم آمده، که میتواند هر یک از موارد فوق باشد [انعام 122 (6:122) ، توبه 37 (9:37) ، یونس 12 (10:12) ، رعد 33 (13:33) ، فاطر 8 (35:8) ، مؤمن 37 (23:37) ، محمد 14 (47:14) و فتح 12 (48:12) ].