يَاأَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِّـمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ

ای مردم! برای شما اندرزی از سوی پروردگارتان آمده و درمانی برای آنچه [از صفات ناپسند] در سینه‌هاست 59 و هدایت و رحمتی برای مؤمنین. 60

59- در قرآن 12 بار آمده است که خدا بر آنچه در سینه‌هاست کاملا آگاهی دارد [إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ]، در مواردی نیز بر علم خدا نسبت به آنچه سینه‌ها مخفی می‌دارند، به طرق مختلف اشاره کرده است. مترجمان معمولا صدور را همان قلوب گرفته‌اند، اما قرآن میان این دو کلمه تفاوت قائل شده و قلوب را در صدور قرار داده است [...الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ- حج 46 (22:46) ]. البته از نظر مجازی، قرآن شخصیت انسان را گاهی به قلب نسبت داده و گاهی به سینه، اما قلب که قابلیت منقلب و دگرگون شدن دارد، نشانگر استعداد تحول‌پذیری آدمی است، و «صدر»، که به تعبیر حکیمانه امام علی(ع) صندوق اسرار اوست [صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ- حکمت 6 نهج ‌البلاغه]. وصف مکان و محل شخصیت آدمی است که تنگی یا گشادگی [ضیق صدر یا انشراح صدر] می‌پذیرد [انشراح 1 (94:1) ، نحل 106 (16:106) ، انعام 125 (6:125) ، زمر 22 (39:22) ]؛ احساس حصر و حرج می‌کند [نساء 90 (4:90) - حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ، انعام 125 (6:125) - ضَیِّقًا حَرَجًا]؛ ظرف و مکانی است برای ترس [حشر 13 (59:13) - رَهْبَهً فِی صُدُورِهِمْ]؛ یا تکبر [غافر 56 (40:56) - إِنْ فِی صُدُورِهِمْ إِلاَّ کِبْرٌ]؛ جایگاه مخفی‌کاری است [نمل 74 (27:74) و قصص 69 (28:69) - تُکِنُّ صُدُورُهُمْ ، غافر 19 (40:19) و آل‌عمران 118 (3:118) - تُخْفِی صُدُورُهُمْ]؛ مکان ریشه کردن دشمنی‌هاست [اعراف 43 (7:43) و حجر 47 (15:47) - مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ]؛ ظرف نیازهاست [حشر 9 (59:9) و غافر 80 (40:80) - حَاجَهً فِی صُدُورِکُمْ]؛ شیطان در این خانه وسوسه می‌کند [ناس 5 (114:5) - الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ]؛ خدا همین زمینه و ظرفیت شخصیتی را به چالش و ابتلا می‌کشاند تا دلِ درون آن پالایش شود [آل‌عمران 154 (3:154) - وَلِیَبْتَلِیَ اللهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ وَلِیُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ]؛ همین مکان است که باید از انواع دردها درمان یابد و شفا پیدا کند [توبه 14 (9:14) و یونس 57 (10:57) - وَشِفَاءٌ لِـمَا فِی الصُّدُورِ]؛ و بالاخره سرنوشت هر کس در قیامت تابع میوه و محصولی است که از زمین سینه او به بار می‌نشیند [عادیات 9 (100:9) و 10- إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ].

60- در این آیه 4 نقش گام به گام، به ترتیب تأثیرگذاری، برای قرآن قائل شده است؛ نقش نخست، «موعظه» [اندرزی] است به بیماردلان، نقش دوم، درمان دردها و «شفا» بخشی بیمارانی است که موعظه را می‌پذیرند، با شفای بیماری‌ها که مانع گام نهادن در راه حق است، «هدایت» حاصل می‌گردد. با هدایت، می‌توان به «رحمت» ربوبی رسید. موعظه درآغاز این نقش است، که همه مردم را در بر می‌گیرد، و رحمت و هدایت ویژه مؤمنینی است که موعظه را پذیرفته و شفا یافته‌اند.