وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ
و [ای رسول] در هر وضع و حالی که باشی، هر بخشی از قرآن را که [بر مردم] تلاوت کنی، و [هر یک از شما] هر عملی انجام دهید، جز این نیست که ما شاهد [=ناظر و مراقب] بر شما هستیم، همانگاه که در آن [با تمام وجود] مشغول شدهاید، 64 نه چیزی به وزن ذرهای -در آسمانها و زمین- از پروردگارت پنهان میماند، و نه [به حجم] کوچکتر یا بزرگتر از آن، 65 [جز این نیست] مگر آنکه [تمام آنها] در کتاب مبین [علم خدا، ثبت و ضبط] است.66
64- «تُفِیضُونَ»، از ریشه «فیض»، نوعی جوشش و روانه شدن با همه وجود است که به گونهای غفلت از غیر را میرساند. مثل کسی که در کارش غرق شده و ششدانگ حواسش به آن است. همچنانکه درباره حرکت به سوی عرفات در ایام حج گفته است: دسته جمعی [بدون تکروی] سیلوار به همراه مردم به سوی عرفات حرکت کنید: بقره 199 (2:199) - ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ حَیْثُ أَفَاضَ النَّاسُ...
65- وصف اصغر و اکبر معمولا درباره «ابعاد» به کار میرود، نه درباره «اوزان» و سبکی و سنگینی آن.
66- کلمه «مبین» [و مبیناً] جمعاً 119 بار در قرآن تکرار شده است. این صفت که به موضوعات متنوعی مثل: ضلال، نذیر، عدو، سحر، سلطان، بلاء و... نسبت داده شده، در 12 مورد مشخصاً صفت «کتاب» شمرده شده است. [مائده 15 (5:15) ، انعام 59 (6:59) ، یونس 61 (10:61) ، هود 6 (11:6) ، یوسف 1 (12:1) ، شعراء 2 (26:2) ، نمل 1 (27:1) و 75 (27:75) ، قصص 2 (28:2) ، سبا 3 (34:3) ، زخرف 2 (43:2) ، و دخان 2 (44:2) ] معنای مبین، برحسب موقعیت نحوی [لازم یا متعدّی] آشکار یا آشکارکننده است. در موارد 12 گانه فوق به نظر میرسد هر گاه کتاب هستی مراد باشد، معنای واضح و آشکار در آن غلبه دارد. در آیه 75 سوره نحل (16:75) نیز از «کتاب مبین» سخن گفته است که منظور همان کتاب علم خدا و حافظه هستی است که هیچ تر و خشکی غایب از آن نیست [انعام 59 (6:59) ] و هر غایبی در آن حاضر است [نمل 75 (27:75) ].