إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ
و بیتردید کسانی که به لقای ما امید [و انتظاری] ندارند 15 و به همین زندگی دنیا دلبستهاند و بدان اطمینان [=آرامش] یافتهاند و [نیز] کسانی که از آیاتِ ما غافلند؛ 16
15- «لقاء پروردگار» را اغلب مترجمان ملاقات خدا در روز قیامت و رستاخیز شمردهاند، هر چند این معنا در مواردی صدق میکند، اما به نظر میرسد لقاء ربوبی تنها در آخرت نیست، وقتی خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است، امکان برقراری ارتباط [ملاقات] با او همواره برقرار میباشد. لقاء ربوبی، همین نزدیک شدن و پیوند بنده با پروردگار است. همچنانکه دانشآموز با گوش سپردن به تدریس معلم و خواندن هر کلمه از کتاب او، به درک و فهم و ملاقات [تلاقی، تلقی، القاء...] مرتبهای از هویت علمی معلم نزدیک میشود، ما نیز اگر گوش دل به کلام حق سپرده باشیم و به آن عمل کنیم، پله پله به لقای او نزدیک میشویم.
مشرکین از آنجائی که امکان ارتباط با خدا را جز از طریق بُتها، که آنها را شفیع و واسطه میشمردند، ممکن نمیدانستند، نزول مستقیم و بیواسطه وحی به بشری عادی، به خصوص یتیم و فقیر، یعنی «نبوّت» را باور نمیکردند و پیش خود میپنداشتند که اگر چنین ارتباطی امکانپذیر باشد، چرا بر ما که ثروتمندتر و قدرتمندتر هستیم نازل نشده است!؟
16- غفلت، بیتوجهی، فراموشی و سهلانگاری در امور مهمی است که مراقبت از آن ضرورت دارد. غافل بودن گاهی سهوی و ناخودآگاه است و گاهی عمدی و آگاهانه.