فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا

پس [آنگاه] به سپاس پروردگارت تسبیح کن6 و از او آمرزش خواه7 که بی‌گمان او بسی توبه‌پذیر است.

6 - تسبیح به حمد ربّ، به گفته مرحوم طالقانی، عالی‌ترین مرحله تسبیح است که از ستایش ارباب عالم هستی و شیفتگی نسبت به زیبایی و کمال و بی‌عیب و نقص بودن مطلق او ناشی می‌شود. عمل تسبیح، مشارکت در این سنفونی و ایفا کردن نقشی مثبت در ارکستر عظیم عالم هستی است. عالی‌تر از تسبیح بحمد ربّ، تسبیح باسم ربّ‌العظیم [واقعه 74 (56:74) و حاقه 52 (69:52) ]، و تسبیح باسم ربّ‌الاعلی [اعلی 1 (87:1) ] است که عظمت و عالی بودن تدبیر ربّ را در دل و دیده مجسّم می‌سازد.

7 - انتظار خداوند از پیامبران به مراتب بیش از سایر بندگان است. بنابراین، هر چند آنان هرگز نافرمانی و گناه دانسته و عمدی نمى‌کردند، اما به مصداق: «حَسَناتُ الاَبرارِ سَیِّئاتُ المُقَرَّبین» [نیکوکاری‌های نیکان برای مقرّبان گناه محسوب می‌شود]، هرگونه ترک اُولیٰ [ترجیح کار آسان‌تر]، تعجیل و یا بی‌توجهی مختصر آنان ذنب محسوب می‌شده است و این سخن به وفور در قرآن در مورد بسیاری از پیامبران دیده می‌شود. اصولا لحن قرآن درباره انبیاء، بیش از تمجید و تجلیل و تعظیم، حالت تذکر، تنبیه، و حتی در مواردی لحن توبیخ دارد! در مورد رسول مکرم اسلام(ص) علاوه بر این سوره، در هفت سوره دیگر به آن رسول- به رغم مقام عظیمش- امر به استغفار شده است [محمد 19 (47:19) ، مؤمنین 118 (23:118) ، تحریم 8 (66:8) ، نساء 106 (4:106) ، فتح 48 (48:48) ، و غافر 55 (40:55) ]. علاوه بر آن، هشدارهای دیگر نظیر: «عَفَا اللهُ عَنْکَ...» [توبه 43 (9:43) ]، «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللهُ لَکَ...» [تحریم 1 (66:1) ]، «...فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ» [انعام 35 (6:35) ]، «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ الله...» [احزاب 1 (33:1) ] و... دلالت بر توجه ویژه خداوند به آن حضرت برای رشد و کمال و پاکی بیشتر از طریق تذکر و هشدار می‌کند.
به نظر می‌رسد این استغفار خاص به دلیل اندکی تعجیل برای درخواست نصرت الهی در شرایط بسیار هولناک جنگ بوده باشد که در آیه 214 سوره بقره (2:214) به آن اشاره شده است: «... مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللهِ أَلاَ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِیبٌ». چنان تزلزلی، بلکه شدیدتر از آن را، قرآن در وصف حال مؤمنون در محاصره مدینه توسط ائتلافی از قریش و قبایل وحشی با جمعیتی چند برابر یاد کرده است: «هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَدِیدًا» [احزاب 11 (33:11) ].