تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ

دستان2 [نیروی ظلم و آتش افروزی] ابی‌لهب کوتاه گردید،3 و [به راستی که] کوتاه شد [=ناکام گشت و به مقصود نرسید].

1 - این سوره را «ابی‌لهب»، مَسَد یا «تَبّت» خوانده‌اند که هر سه به سرنوشت یک زوج آتش‌افروز و فتنه‌انگیز، در آغاز رسالت پیامبر اسلام، در مکه برمی‌گردد. ابی‌لهب کنیه عبدالعزّی [بنده بُت عزّی] عموی نا اهل پیامبر بود که به رغم حمایت همه بنی‌هاشم از رسول خدا(ص)، به رسم پیوندهای عشیره‌ای آن روزگار، با کینه‌توزی و بغض و عداوت، به همراه همسرش «اُمّ جمیل»، که خواهر ابوسفیان [سرکرده مخالفان پیامبر] بود، با رسول خدا مقابله می‌کرد. کنیه «ابی‌لهب» را به گفته برخی مفسرین به دلیل سرخ بودن گونه‌هایش، و به گفته بیشتر آنان مردم یا خدا به دلیل آتش افروز بودنش بر او نهاده بودند. آیه سوم این سوره «نَارًا ذَاتَ لَهَب» نیز روایت دوم را تقویت می‌کند.
سبک و سیاق قرآن همواره پرهیز از نام بردن از اشخاص و جزییات وقایع، و پرداختن به تجزیه و تحلیل حوادث برای شناخت ریشه‌ها و علل وقایع عبرت‌گیری از آنهاست، اما جای تأمل دارد که چرا در این سوره ذرّه‌بین مذمّت را هرچند با کُنیه، بر زوجی ظالم در زمانی خاص نهاده است؟ آیا حسادت و عداوت یک خودیِ خطرناک‌تر از دشمن موجب این مذمّت شده، یا اشاره‌ای است عام بر هر مرد و زنی که در برابر هر دعوت به حق و خیری فتنه‌انگیزی و آتش‌افروزی می‌کنند؟

2 - «یَدَا» تثنیه دو دست و اشاره‌ای است به تمام تلاش‌ها و تحریکات شیطنت‌آمیز ابی‌لهب علیه پیامبر اسلام و رسالت او. از آنجایی که نیّات و مقاصد آدمی توسط دست به عمل و اجرا گذاشته می‌شود، «ید» نماد اِعمال قدرت می‌باشد.

3 - «تَبَّتْ» فعل ماضی مؤنث مجازی از ریشه «تَبَبَ» [زیان برد]، دلالت بر ناکامی و خسران دارد. از مشتقات این فعل دو بار دیگر در قرآن آمده است که هر دو مورد مفهوم شکست و ناکامی از رسیدن به هدف مورد نظر دارد و سُست بودن نقشه و نیرنگ‌های فرعون را حکایت می‌کند: «...وَمَا کَیْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِی تَبَابٍ» [غافر 37 (40:37) ]، «...وَمَا زَادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ» [هود 101 (11:101) ].
بیشتر مفسرین و مترجمین قرآن مفهوم شعاری نفرین را در بیان «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَب» به کار برده‌اند، گرچه در معنای ریشه‌ای کلمه «تَبَّتْ»، به نوعی بریده و قطع شدن وجود دارد، اما چنین معنایی از لوازم زیان دیدن و کوتاه شدن دست از نیل به مقصود است و بعید می‌نماید خداوند شعاری نفرین‌گونه علیه دشمنی از دشمنان پیامبر داده باشد.