وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ
و از شرّ دمندگان افسون6 [=مردم فریبان] در گِرهها7 [=پیوندها و پیمانها].
6- گفته میشود مؤنث ذکر شدن نفاثات به دلیل واقعیت حضور زنان جادوگری است که مردمان جاهلیت در اختلافات زناشویی یا حوادث ناگوار به طاس و طلسم و تلقینات روحی آنان پناه میبردند، در این صورت معنای «عُقَدْ» گرهها و بنبستهای روزگار میشود؛ اما چه کسانی در روزگار ما مردمان سادهدل را برای گشودن گره نابسامانیهای زندگیشان، به جای کار و زحمت و تلاش و توکل به خدای ربّ الفلق، به عریضه انداختن در چاه جمکران، به جای اعتصام بحبل الله، به قفل بستن بر ضریح، به جای الگو گرفتن از اولیاء خدا و پیروی از سیره توحیدی آنان، به تزیین مقابر آنان با طلا و نقره و آینهکاری و سنگ مرمر و پیروی از موهومات خود بافتهشان ترغیب میکنند؟ همانها «نَفَّاثَاتِ فِی الْعُقَد» در روزگار ما هستند.
اما اگر عُقَد را گرههای عقیدتی و ایمانی بگیریم، تشبیه استعارهای لطیفی است به نقش برخی زنان یا جاذبه تمایل به آنان در سُست شدن گره عزم و اراده و تصمیمات جدی. در قرآن نیز از آتش بیاری همسر ابیلهب در فتنهای که بپا کرده بود یاد کرده است [سوره تبّت]. در هر حال این تعبیر متشابه شامل هر نوع تلقین و تبلیغ شبههانگیز را شامل میشود.
عزم و اراده و قصد و همّتها را عواملی سُست میکنند که قابل تشبیه به نقش خواب شب در فراموش کردن تصمیمات روز است. این فراز از حکیم سخن علی(ع) است: «عزیمه و ولیمه [کار جدّی و سورچرانی] با هم جمع نمیشوند؛ چه بسیار نُوم [خواب] که عزم یُوم را از خاطر میبرد و تاریکی که بیداری همّت را محو میکند» [خطبه 241].
7- منظور از گرهها [عُقَد] ظاهراً همان گره مشکلات و اختلافاتی است که میان زن و شوهر یا مردم با یکدیگر پیش میآید و کسانی به جای گشودن آن و ایجاد صلح و آشتی در جامعه، با دمیدن بر آتش اختلافات، آنها را شعلهور ساخته و دشمنیها را با کور کردن گرهها عمیقتر میکنند.