وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ

و نماز [=رویکرد به خدا] 122 را در آغاز و انجام روز [=صبحگاهان و عصر] و نزدیک شب [=مغرب] بپا دار، 123 مسلماً نکوئی‌ها بدی‌ها را زائل می‌کند، این تذکری [=بیدارباشی] است برای بیدار دلان. 124

122- جالب است که در آیه قبل از تمایل و تکیه بر ستمگران نهی می‌کرد و در اینجا بر رویکرد و اقبال به خدا [معنای صلوه]!

123- در قرآن آمده است نماز فریضه‌ای است زمان‌مند، یعنی عامل «وقت» در آن نقش اساسی دارد [نساء 103 (4:103) - ...إِنَّ الصَّلاهَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَوْقُوتًا]، نمازهای روزانه در پنج وقت برپا می‌شود که زمان آن را قرآن در سوره‌های متعدد مشخص کرده است؛ در هر یک از سه سوره زیر به تعدادی از آنها اشاره شده است:
1- اسراء 112 (17:112) [سال 8 بعثت]: نمازهای ظهر، عشاء، صبح و عصر در دو طرف روز [أَقِمِ الصَّلَاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ...]
2- سوره هود 114 (11:114) [سال 8 بعثت]: نمازهای صبح، عصر و مغرب [وَأَقِمِ الصَّلَاهَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ...]
3- سوره نور 58 (24:58) [سال 23 بعثت]: نمازهای صبح، ظهر وعشاء [...مِنْ قَبْلِ صَلاهِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُمْ مِنَ الظَّهِیرَهِ وَمِنْ بَعْدِ صَلاهِ الْعِشَاءِ...]
سه آیه فوق ذیل کلمه «صلوه» اوقاتی را معین کرده است، اما ذیل کلمه تسبیح نیز، که همان رویکرد به خدا و ذکر اوست، ابتدا و انتهای زمان‌هائی را معین کرده است که مفهوم آغاز و انجام دارد و در مواردی از انتها تا آغاز را که مدت شب را می‌رساند، مورد اشاره قرار داده است. از جمله:
ابتدای روز و آخر روز، با تعابیر: بالغدو والاصال، بکرهً و عشیاً، قبل طلوع الشمس و قبل غروبها، طرفی النهار، حین تمسون و حین تصبحون.
آخر شب و ابتدای روز با تعبیر: بالعشی والابکار
تعابیر دیگر برای زمان تسبیح وجود دارد که مستقل از نمازهای یومیه و مربوط به نیایش‌های نیمه شب است. مثل هنگام‌های: ادبارالسجود، ادبارالنجوم، لیلا طویلاً، من آناء اللیل، حین تقوم و...
آغاز و انتهای روز چه بسا نشانه روزگار روشنی چراغ عمر آدمی و نزدیکی شب، واپسین ایام عمر در آستانه غروب زندگی باشد.

124- ذکر، مقابل نسیان [فراموشی]، بیانگر حالتی از هوشیاری، بیداری و خودآگاهی است. تذکر و تلنگر و تکان دادن به خواب رفتگان غفلت است. قرآن، و تورات نیز، «ذکری» محسوب می‌شوند [انعام 90 (6:90) ، غافر 54 (40:54) و...]