وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ

و اینکه از پروردگار خویش آمرزش بخواهید [طلب پاک شدن از آثار سوء رفتارتان و تغییرات نیکو را بکنید] 4 سپس [با اصلاح تدریجی در زندگی] به سوی او برگردید تا شما را از بهره‌ای نیکو [=زندگی پاک] تا سرآمدی معین [=عمر طبیعی فردی و جمعی] بهره‌مند سازد 5 و هر صاحب فضیلتی را به [دستاورد عادلانه] فضل خویش برساند، 6 و اگر [از این راهنمائی] روی برتابید، من به راستی از عذاب روز کبیر [=قیامت] بر شما بیم دارم.

4- استغفار از ریشه «غَفَرَ» [پوشاندن و پاک کردن]، پذیرش خطای خود و آمادگی به پاک شدن و اصلاح است، وقتی تیرگی‌های قلب زدوده شد، آنگاه نور حق بر آن می‌تابد. اصطلاح تغییر که در جوامع امروز بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد، ناظر به ملت‌هائی است که از خواب غفلت و خودفریبی بیدار شده و خواستار تغییراتی اساسی در نفسانیات خود و جامعه‌شان شده باشند.

5- نتیجه دنیائی اصلاحات و تغییرات اساسی در جامعه، تعدیل نابسامانی‌ها و نارسائی‌ها و تعویق زمان انقراض آن است. به همین دلیل نتیجه استغفار و توبه [تمایل به اصلاح و تغییر مسیر] را، تداوم عمر جامعه تا سرآمد طبیعی تاریخ خود شمرده است.

6- وعده‌های این آیه تماماً دنیائی است؛ در نظامات استبدادی و حکومت‌های جائر، که [به فرمایش امام علی(ع)] «دانشمندانش لگام زده و دهان بسته و جاهلانش بر کرسی کرامت نشسته باشند» [...بارض عالمها ملجم و جاهلها مکرم- نهج البلاغه خطبه دوم] هیچ صاحب فضلی، هیچ حکیم و هنرمند و متخصص و کاردانی جز در سرسپردگی به حاکم، به فضل خویش نمی‌رسد و عدالت در توزیع مسئولیت‌ها و امکانات جامعه تعطیل می‌گردد.