وَلَا يَنفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدتُّ أَنْ أَنصَحَ لَكُمْ إِن كَانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَن يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

من اگر بخواهم شما را نصیحت کنم، 35 وقتی خدا خواسته باشد شما را در بی‌راهه رها سازد، 36 نصیحت من سودی به حال شما نخواهد داشت، [پس باید دل خودتان متوجه او باشد، چرا که] او صاحب اختیار [=ربّ] شماست و [همگی] به سوی او برمی‌گردید.

35- نصیحت از «نَصْح»، اندرز خالص از هرگونه شائبه و نیت سوء است و جز خیرخواهی قصدی در آن نیست.

36- «یُغْوِیَکُمْ» از ریشه «غَوَی»، و غوایه به راه تباهی و هلاکت رفتن است، درست مقابل رشد که به راه سعادت منتهی شدن می‌باشد. قرآن واژه «غوایه» را مقابل رشد قرار داده است. مثل: بقره 256 (2:256) : لا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ. [همچنین اعراف 146 (7:146) ]. و اطاعت از حق، آدمی را به رشد می‌رساند و عصیان در برابر آن، به غَی [وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى- طه 121 (20:121) ]. البته خدا هیچ بنده‌ای را گمراه نمی‌کند، همچنانکه هیچ معلمی بی‌جهت شاگردی را رفوزه نمی‌کند. خود شخص است که قابلیت هدایت خود را همچون شاگردی که شرایط قبولی را احراز نکرده، از دست می‌دهد.