أَمْ يَقُـولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِّمَّا تُجْرِمُونَ
یا اینکه میگویند: 37 [محمّد] این سخنان را از خودش بافته است! 38 بگو: اگر من آن را بافته باشم، [کیفر] جرم من به عهده خودم است و از جرمی که شما مرتکب میشوید مبری هستم 39 [=هر کدام بار گناه خود را به دوش میکشیم].
37- این آیه جمله معترضهای است در وسط داستان نوح در ارتباط با منکرین رسالت پیامبر اسلام تا نشان دهد مخالفان پیامبرِ آخرین، همان حرفهای مخالفین اولین پیامبر اولواالعزم را میزنند! گوئی در این چند هزار سال تغییری در جبهه مخالف حق پدید نیامده است!
38- «افتری» از ریشه «فَرَی»، سخنانی من درآوردی و بیپایه و اساس و بافته شده است. در قرآن آمده است که ماجرای حضرت یوسف(ع) قصهای بافته شده و ساختگی نیست، بلکه حقیقتی است که در کتابهای پیشین نیز ذکر گردیده است: «...مَا کَانَ حَدِیثًا یُفْتَرَى وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ...» [یوسف 111 (12:111) ].
39- بری بودن از کاری یا کسی، بیش از آنکه مفهوم بیزاری و تنفر داشته باشد، مفهوم برکناری، اعلام عدم موافقت و مبری بودن از عواقب و آثار آن است. همچنانکه گفته میشود فلان شخص از اتهامات وارده «تبرئه» شد و «برائت» یافت، این کلمه به معنای بهبودی از بیماری [بری شدن از مرض] و شفا یافتن نیز در قرآن آمده است. کاری که حضرت عیسی(ع) به اذن خدا میکرد [...وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللهِ...- آلعمران 49 (3:49) ].