وَنَادَى نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ
و نوح [که در غم غرق شدن پسرش همچنان پریشان بود] پروردگارش را ندا داد و گفت: 47 پروردگارا، پسرم از خاندان من است و وعده تو [در نجات خاندان من] مسلماً حق است و تو بهترین حکم کنندگانی [پس آیا او را به من بازمیگردانی]!
47- گویا در مدتی که کشتی در میان طوفان و گرداب بلا بوده فکر و ذکر نوح به حوادثی بیرونی و نجات ساکنان درون کشتی متوجه بوده است، اما همین که به ساحل امن میرسند و آرامشی حاصل میشود، به یاد پسر غرق شده خود و وعده نجات اهلش میافتد و امیدوار میشود خدا او را بازگرداند، غافل از آنکه خدا کسانی از اهل بیتاش را استثناء کرده بود [آیه 37 (11:37) ].