إِن نَّقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُـوءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ

ـ [در پاسخ به دعوت تو] جز این نمی‌گوئیم که [به کیفر کفرگوئی] بعضی از خدایان ما آسیبی به [مشاعر] تو وارد کرده‌اند، 61 [هود] گفت: خدا را به شهادت می‌گیریم و شما نیز شاهد باشید که من از آنچه غیر خدا [از بُت‌هائی که برای او] شریک می‌گیرید مبرا هستم. 62

61- «اعْتَرَاکَ» از ریشه «عَرْو»، با عُروه [ریسمان و دستگیره‌ای که می‌گیرند] هم ریشه است. اصل این کلمه گرفتن و تعلق است. کافران می‌پنداشتند بُت‌هاشان هود را گرفتار و جادو کرده‌اند.

62- بری بودن از کاری یا کسی، بیش از آنکه مفهوم بیزاری و تنفر داشته باشد، مفهوم برکناری، اعلام عدم موافقت و مبری بودن از عواقب و آثار آن است. همچنانکه گفته می‌شود فلان شخص از اتهامات وارده «تبرئه» شد و «برائت» یافت، این کلمه به معنای بهبودی از بیماری [بری شدن از مرض] و شفا یافتن نیز در قرآن آمده است. همان کاری که حضرت عیسی(ع) به اذن خدا می‌کرد [...وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللهِ...- آل‌عمران 49 (3:49) ].