قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ

یکی از آنان گفت: یوسف را نکشید، اگر می‌خواهید کاری کنید، او را در پنهانی چاه قرار دهید تا کسی از کاروانیان [که در عبور از آن مسیر از آب چاه استفاده می‌کنند] او را برگیرند. 14

14- ظاهراً آب چاه در حدّی نبوده است که کسی در آن غرق شود؛ گویا او را با طناب به پائین فرستادند تا در فرو رفتگی طاقچه مانندی، که بعضاً در نزدیکی انتهای چاه حفر می‌کنند، به انتظار کاروانیان بنشیند.