حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاءُ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ
ـ [منکران آنقدر میدان را برای مؤمنین تنگ کردند] تا رسولان [از ایمان مردم] نومید گشتند و پنداشتند [در مورد نصرت مؤمنین و عذاب کافران] به آنان دروغ گفته شده است 104 [آنگاه] یاری ما فرا رسید، پس ما هر کس را بخواهیم [=شایسته بدانیم] نجات میدهیم 105 و یورش [عذاب] ما بر مجرمان [به هیچ نیروئی] بازگردانده نمیشود.
104- انسانهای عادی معمولا باوری به نصرت الهی در مشکلات ندارند و به همین اسباب ظاهری دنیا دلبسته و امیدوارند، پیامبران اما، همه امیدشان به نصرت خدا در برابر دشمنان و توکل به او بوده است. اشاره این آیه به موارد نادری است که وقتی شکست ظاهری و قلع و قمع و کشتار مؤمنین را میدیدند، بعضاً بیتاب شده و تعجیل در یاری رسانی خدا را طلب میکردند و احیاناً لحظاتی میپنداشتند کارد به استخوان رسیده و کار تمام است! چنین فضائی را میتوانید در آیه 214 سوره بقره (2:214) احساس کنید [...مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللهِ أَلاَ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِیبٌ].
105- وقتی تلاش و توکل به نهایتِ ممکن و مقدورِ شخص یا ملت برسد و به اصطلاح سرمایههای موجود، مصرف شده و استعدادهای بالقوه به فعلیت رسیده باشد و همچنان تاریکی ظلم مسلط باشد، نصرت و نجات همچون طلوع فجر فرا میرسد و صحنه را تغییر میدهد، نجات بنیاسرائیل از رود نیل و غرق شدن فرعون و لشگریانش نمونهای از این نصرت است.