وَجَاءُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ

و پیراهن او را که با خونی دروغین آغشته بودند [=به عنوان مدرک و سند] عرضه کردند؛ [یعقوب] گفت: [حقیقت چنین نیست] بلکه نفس‌های شما کاری [ظالمانه] را در نظرتان نیکو جلوه داده است؛ 19 پس [در چنین مصیبتی، تنها چاره] صبری جمیل است 20 و در برابر آنچه توصیف می‌کنید، تنها از خدا میتوان یاری گرفت.21

19- «سَوّلت» از مصدر «تسویل»، نوعی خودفریبی نفس و خوب جلوه دادن کار زشتی است که عقل از آن پرهیز دارد. در ماجرای انداختن یوسف در عمق چاه و به دروغ وانمود کردن کشته شدنش توسط گرگ، حضرت یعقوب از همین کلمه برای وصف زشتی آنچه فرزندان نیکو دیده بودند استفاده کرده است.

20- جمیل، که دلالت بر زیبائی و حُسن رفتار می‌کند، صفتی است که قرآن آن را در صبر و تحمل رفتار کسی که بدی کرده [یوسف 18 (12:18) و 83 (12:83) ، معارج 5 (70:5) ]، رها ساختن به نیکوئی زنان مطلقه [احزاب 28 (33:28) و 49 (33:49) ]، کناره‌گیری از مکذبین مرفه [مزمل 10 (73:10) ] و بالاخره به روی خود نیاوردن از انکار آخرت [حجر 85 (15:85) ] به کار برده است.

21- «مُسْتَعَانُ» از ریشه «عَوْن» [یاری]، اسم مفعول [مرجع یاری طلبی، مرکز پناهندگی] است و استعانت، یاری خواستن است، همچنانکه در نماز می‌خوانیم: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» [فاتحه 5 (1:5) ]. «وَاللهُ الْمُسْتَعَانُ»، انحصار یاری رسانی واقعی را برای خدا نشان می‌دهد.