نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَـمِنَ الْغَافِلِينَ

ما از طریق این قرآن که بر تو وحی کردیم، نیکوترین سرگذشت [قابل پند و پیگیری] را بر تو حکایت می‌کنیم، 4 هر چند پیش از آن [نسبت به این ماجرا] از بی‌خبران بودی.5

4- داستان و سرگذشت را از این جهت قصه می‌گویند که مطالبش پشت هم و پیوسته است و گوینده یا خواننده آن را تعقیب می‌کنند. مفهوم تعقیبِ محتوا و منظور نیز در واژه قصص وجود دارد تا تلاوت کننده کتاب، در ماجراهای جاذب آن متوقف نشده و به پند و پیام سرگذشت‌ها بپردازد [ر ک: یوسف 112 (12:112) ، انعام 57 (6:57) و 130 (6:130) ، نمل 76 (27:76) ، اعراف 35 (7:35) و 176 (7:176) ، نحل 118 (16:118) ]. قصاص نیز نوعی تعقیب جنایت و در پی جانی رفتن برای کیفری متناسب و به اندازه ظلم انجام دادن است. تعقیب جای پا در مسیر طی شده هم با مشتقات همین فعل در قرآن بیان شده است [کهف 64 (18:64) ].

5- تأکید بر این که این داستان از طریق وحی بر تو الهام می‌شود و قبلا هیچ خبری از آن نداشتی، مُهر تأیید دیگری است بر اینکه قرآن کلام الهی است، نه روایت و برداشت‌های پیامبر و نقل او از قصه‌هائی که در میان قومش رواج داشته است.