وَجَاءَ إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ

[پس از هفت سال فراوانی، سرانجام خشکسالی فرا رسید] و برادران یوسف [برای درخواست آذوقه، از کنعان به مصر آمده و] بر یوسف [که خزانه‌دار و سرپرست امور جیره بندی بود] وارد شدند، [یوسف به محض دیدار] آنها را شناخت اما آنها او را نشناختند.

[پس از هفت سال فراوانی، سرانجام خشکسالی فرا رسید] و برادران یوسف [برای درخواست آذوقه، از کنعان به مصر آمده و] بر یوسف [که خزانه‌دار و سرپرست امور جیره بندی بود] وارد شدند، [یوسف به محض دیدار] آنها را شناخت اما آنها او را نشناختند.