وَقَالَ يَابَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنكُم مِّنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ
و [هنگام اعزام آنها] گفت: ای پسران من! از یک دروازه [به شهر] داخل مشوید، بلکه از دروازههای مختلف وارد شوید 71 [تا تعداد شما موجب نگرانی مرزبانان نشود] و من [با این توصیهها] شما را بینیاز به [یاری خواستن از] خدا نمیکنم، 72 حُکم تنها به دست خداست، بر او توکل کردهام و اهل توکل تنها بر او باید تکیه کنند.
71- کلمه «باب» [به صورت مفرد و جمع] 27 بار در قرآن تکرار شده که حدود یک سوم آن [از جمله 5 موردی که در سوره یوسف آمده] جنبه حقیقی، یعنی همان در ورودی خانه یا دروازه شهر را دارد و بقیه موارد جنبه مجازی، یعنی راه ورود به حریم و محیطی دیگر [مثل جهنم، بهشت، آسمان] دارد. راه حل یک مسئله و ورود به آن برای گشودن گِره نیز معنائی است که از این آیه میتوان استنباط کرد! به عبارتی دیگر، توصیه یعقوب به پسران خود میتواند مفهوم جانبی مأیوس نشدن از تلاش برای رسیدن به مقصود و استفاده از هوش و استعداد خود در به کار بستن شیوههای مختلف باشد [والله اعلم]. آیه 189 سوره بقره (2:189) [...وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا...] به رغم ظاهر سادهاش، دلالت بر همین ورود به مسئله از مسیر درست میکند.
72- این سخن حاوی حکمتی توحیدی است که هرگز نباید بر تدابیر خود در زندگی تکیه مطلق کرد و توکل بر خدا را فراموش نمود. این حکمت از امام علی(ع) است که خدا را در فسخ شدن تصمیمها[ی به ظاهر قطعی] و بازگشودن گرهها[ی به ظاهر ناگشودنی] شناختم [نهج البلاغه حکمت 250 و در بعضی نسخ 236].