فَلَمَّا أَن جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ

[به رغم ناباوری نزدیکان] همین که بشارت دهنده آمد [و پیراهن یوسف را] به چهره او افکند، بینائی خود را بازیافت، [و] گفت: آیا به شما نگفته بودم من از خدا چیزهائی می‌دانم که شما نمی‌دانید؟

[به رغم ناباوری نزدیکان] همین که بشارت دهنده آمد [و پیراهن یوسف را] به چهره او افکند، بینائی خود را بازیافت، [و] گفت: آیا به شما نگفته بودم من از خدا چیزهائی می‌دانم که شما نمی‌دانید؟