المر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ
الف، لام، میم، راء1 این است آیات کتاب،2 و آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده حق است، اما بیشتر مردم ایمان نمیآورند.
1- از میان سورههای ششگانه 10 تا 15 که با حروف مقطعه مشترک «الر» آغاز شدهاند، تنها این سوره است که با اضافه شدن «م»، با «المر» افتتاح شده است. این حرف اضافه ارتباط این سوره را با: الم [سورههای 2، 3، 29 تا 32]، المص [سوره 7]، طسم [سورههای 26 و 28] و حم [سورههای 40 تا 46] نشان میدهد. در مورد حروف مقطعه «الر» در پاورقی شماره 1 سوره فجر (89:1) شرح داده شده است. ازنظر آماری نیز، طبق تحقیقات محقّق مصری دکتر رشاد خلیفه، مجموع تکرار چهار حرف «المر» در این سوره مضربی است از عدد 19. [19x78=1482]
2- حرف «واو» در میان «آیَاتُ الْکِتَابِ» و «الَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ»، این دو موضوع را از هم جدا ساخته است، اگر این واو وجود نداشت، «الَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ» وصفی برای کتاب محسوب میشد. به نظر میرسد کلمه «کتاب» که 230 بار در قرآن، به معانی مختلف تکرار شده، در این آیه به «آیات تکوینی» و نظاماتی که پروردگار در جهان هستی با «علم» خود به جریان انداخته اشاره داشته باشد، و جمله «الَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ»، به «آیات تشریعی». اتفاقاً نخستین آیه سوره نمل نیز بیانگر چنین دوگانگی میباشد: «طس تِلْکَ آیَاتُ الْقُرْآنِ وَکِتَابٍ مُبِینٍ»، و جالب اینکه کلمه کتاب به این معنا، در هر دو سوره با جمله: « وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ» تکرار شده است: رعد 43 (13:43) : ... قُلْ کَفَى بِاللهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ ؛ نمل 40 (27:40) : قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ...
مفهوم «نظامات و قوانین حاکم بر جهان هستی و عالم انسانها» را از جمله در این آیات میتوان دریافت: اسراء 4 (17:4) : وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ... ؛ اسراء 58 (17:58) : وَإِنْ مِنْ قَرْیَهٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِکُوهَا قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَهِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِیدًا کَانَ ذَلِکَ فِی الْکِتَابِ مَسْطُورًا. سوره رعد در میان شش سوره با حروف مقطعه مشترک «الر»، به دلیل همان «میم» اضافی در میان حروف مقطعه آن، تفاوتی با پنج سوره دیگر این مجموعه پیدا کرده است؛ از جمله: آنها به نام پیامبران یا سرزمین آنان است [یونس، هود، یوسف، ابراهیم و حجر] و این سوره به نام پدیدهای طبیعی [رعد]. در پنج سوره دیگر، نزول وحی را در بستر تجربی پیامبران با امتهای آنها توضیح میدهد، و در سوره رعد، مشابه همان پدیده را در: نزول باران [به جای کتاب]، ارسال باد [به جای رسول]، رعد [به جای انذار]، برق [به جای بصیرت] و همچنین مشابهت فاعلیت الهی و قابلیت انسانها در پذیرش وحی با مدل طبیعی نزول باران، و قابلیت و ظرفیت درهها برای پذیرش آن و جاری ساختن سیل و مشابهتهای دیگر بیان میکند. از قضا سوره نمل نیز مشتمل بر اشارات فراوانی به علم و استفاده از آیات تکوینی در پیشبرد شریعت [در داستان داوود و سلیمان] میباشد.