وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ

و آنان که در پیگیری جهت پروردگارشان [=راه و هدف و انگیزه‌های خدائی] شکیبائی می‌ورزند44 و نماز [=رویکرد به خدا] را برپا می‌دارند [=جدّی می‌گیرند] و از آنچه روزی‌شان دادیم، در نهان و آشکار انفاق می‌کنند و بدی را به نیکوئی دفع می‌کنند، برای چنین کسانی سرانجامی نیکوست.

44- مفسرین «وجه ربّ» را اغلب «ذات» یا «رضایت» پروردگار شمرده‌اند! در حالی که معنای وجه با ذات و رضایت تفاوتی بسیار دارد. وجه هر چیزی روی آن است، وجه اشیاء، قسمتی از آن است که مشاهده می‌کنیم. ما ذات خدا را مطلقاً نمی‌شناسیم، اما در جستجوی صفات و اسماء نیکوی او [ابتغاء وجه الله] به انجام خدمات پایدار [باقیات الصالحات] نائل می‌شویم. آیا معنای «و یبقی وجه ربک» غیر از اسماء نیکوی اوست؟ «وجه الله» که در قرآن 5 بار تکرار شده [بقره 115 (2:115) ، 272 (2:272) ، روم 38 (30:38) ، 39، انسان 9 (76:9) ] همان هدف و نیت خدائی است که در نماز، انفاق، زکات و اطعام گرسنگان به آن توجه داریم. اما سه بار هم در قرآن «وجه ربّ» [علاوه بر وجه الله] آمده است [رعد 22 (13:22) ، رحمن 27 (55:27) ، و لیل 20 (92:20) ] که در هر سه مورد رب مضاف [ربهم، ربک] یعنی تربیت پذیری و تجلی صفات ربّ در وجود آدمی مورد نظر است. همه کسانی که روی زمین‌اند می‌میرند، اما «باقیات الصالحات» و اعمالی که به هدف خدائی انجام شده و در وجود انسان نقش بسته شده باقی می‌ماند. همه مدارس تعطیل می‌شوند، ولی آنچه در وجود محصلین از «وجه مدرسه» نقش بسته باشد، باقی می‌ماند.