كَذَلِكَ أَرْسَلْنَاكَ فِي أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهَا أُمَمٌ لِّتَتْلُوَ عَلَيْهِمُ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَهُمْ يَكْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ مَتَابِ
بدین سان تو را در میان امتی فرستادیم که پیش از آنها امتهائی [در قرون گذشته در گمراهی زیسته و] گذشتهاند51 تا آنچه را که بر تو وحی کردهایم، بر آنان که [برای خدا صفت] رحمان را منکر میشوند بخوانی؛ بگو: [به باور من خدائی که به الوهیت او باور دارید] همو صاحب اختیار و ارباب من [نیز] هست،52 معبودی جز او نیست، من تنها بر او توکل میکنم و بازگشتم نیز به سوی اوست.
51- این امری بدیهی است که پیش از هر امتی، امتهای دیگری زیسته و به نوبت گذشتهاند، به نظر میرسد تذکر این مطلب، با توجه به آیات دیگر قرآن، یادآوری هدایتگر نداشتن این مردم در قرون و اعصار گذشته باشد و اینکه برای نخستین بار است که پیامبری در میان آنان ظهور میکند [ر ک به: قصص 46 (28:46) ، سجده 3 (32:3) و سبا 44 (34:44) ].
52- مشرکین معاصر پیامبر اسلام، به صراحتِ آیات متعددی از قرآن، [از جمله: عنکبوت 61 (29:61) و 63، لقمان 25 (31:25) ، زمر 38 (39:38) ، زخرف 9 (43:9) و 87 (43:87) ] به وجود خدا، خالقیت و رازقیت و علم و عزّت او معتقد بودند، اما این باوری ذهنی و ظاهری بود و نقش مستقیمی برای خدا، جز به واسطه شفاعت بُتها، قائل نبودند [یونس 108 (10:108) ، زمر 3 (39:3) ، زخرف 86 (43:86) ، احقاف 28 (46:28) ]، و در واقع با «اسماء الحسنی» و صفات نیکوی خدا، از جمله «ربوبیت و رحمانیت» آشنائی نداشتند؛ منظور از «ربوبیّت» خدا، نفی اربابهای زر و زور و تزویر دنیائی و انحصار تدبیر امور به دست خدا، و منظور از «رحمانیّت»، نفی تمایزات طبقاتی، نژادی، جنسیتی... و عام و یکسان دیدن تابش خورشید رحمت خدا بر همه بندگان است، که با استکبار و برتریطلبیها و منافع طبقاتی آنها در تضاد بود. قرآن در آیات متعددی مخالفت آنها را با رحمانیت [که رحمت عام، نه خاص، خدا تأکید میکند] نشان میدهد [رعد 30 (13:30) ، اسراء 110 (17:110) ، مریم 69 (19:69) ، انبیاء 36 (21:36) ، فرقان 60 (25:60) ، زخرف 33 (43:33) و 36 (43:36) ]. هدف از رسالت پیامبر اسلام، آشنا کردن این مردم با ابعاد وسیع مفهوم ربوبیت و رحمانیت بوده است.