أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ أَم بِظَاهِرٍ مِّنَ الْقَـوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ

آيا کسي [=خدائي] که مراقب [=ايستاده و ناظر] بر عملکرد هر کسي است [نبايد در برابر او احساس مسئوليت کرد؟] با اين حال براي خدا شريکاني قائل شده‌اند! بگو: [نقش] آنها را نام ببريد.55 آيا شما مي‌خواهيد خدا را از چيزهائي [=معبوداني] در زمين آگاه کنيد که خبر ندارد، يا حرفي [غير واقعي و بي‌محتوا] مي‌زنيد؟ واقعيت اين است که نقشه و نيرنگ‌هاي منکران [عليه مؤمنان] در نظرشان آراسته شده [=منطقي و درست جلوه کرده] و از راه [مستقيم الهي] بازمانده‌اند، و هر که خدا در گمراهي‌اش رها سازد، هيچ راهبري [به سوي مقصد نجات] نخواهد داشت.


55- منظور از كلمه «اسم» در قرآن، لفظ و عنوان قراردادي نيست، بلكه اسم، دلالت بر صفت و ويژگي‌هاي روحي و رواني مي‌كند، همچنانكه اسم يحيي و زكريا... لفظ نبود و آموزش اسماء به آدم، تعليم الفاظ و علائم قراردادي نيست. اسماء الهي در قرآن بيانگر صفات او هستند، نه اسماء بي‌مسمّي!