مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَوا وَّعُقْبَى الْكَافِرِينَ النَّارُ

مَثل آن بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده [در مدل قابل فهم دنیائی] نهرها از زیر آن جاری است57 [و] میوه‌هایش و سایه‌هایش دائمی است.58 چنین است فرجام پرهیزکاران، و آتش فرجام انکارورزان است.59

57- جریان داشتن نهرها از زیر جنات، که دلالت بر دسترس و تحت اختیار بودن آبِ حیات‌بخش برای درختان می‌کند، تمثیلی است بر ذاتی بودن عوامل سعادت بهشتی برای پرهیزکاران.

58- نه منظور از «أُکُلُ»، منحصر و محدود به همین میوه‌های دنیائی است، و نه سایه فقط همین سایه از سوزش آفتاب می‌باشد. معنای ظاهری «ظِل» همان سایه است که آدمی را از حرارت شدید خورشید حفظ و حمایت می‌کند، اما اصل این کلمه، ستر و پوششی است که شخص را از حوادث حفظ و مصون می‌دارد. مثلا وقتی گفته می‌شود: هُوَ فی ظِلِّهِ، معلوم می‌شود شخصی زیر سایه حمایت دیگری است. پس معنای ظل در بهشت، آسایش، ارجمندی، راحت و رفاهی است که پرهیزکاران در پناه لطف پروردگار دارند و گرنه با توجه به آیه: «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» [وقتی خورشید کِدِر و خاموش می‌شود] سایه معمولی بی‌معنا است. در ضمن معنای مخالف ظِل، حرور [حرارت شدید خورشید = باد گرم] است [فاطر 19 (35:19) الی 21- وَمَا یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ وَلا الظُّلُمَاتُ وَلا النُّورُوَلا الظِّلُّ وَلا الْحَرُورُ]
در مورد سایه‌های بهشت به این سوره‌ها و آیات نیز می‌توان مراجعه کرد: واقعه 30 (56:30) [ظل ممدود = سایه مستمر]، رعد 35 [سایه دائمی]، مرسلات 41 (77:41) ، انسان 14 (76:14) ، و نساء 57 (4:57) .

59- در انتهای این آیه دو بار لفظ «عُقْبَی» تکرار شده است، عُقْبَی نیز همچون عقوبت، عِقاب و عاقبت، از سرنوشتی حکایت می‌کند که در «عقب» و به دنبال زندگی دنیائی می‌آید.