وَفِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ

و در زمین قطعه‌هائی [با عناصر و استعدادهای متفاوت، ولی ظاهری یکسان] در کنار یکدیگر قرار دارند13 و تاکستان‌ها و کشتزارها و درختان خرمائی، با یک تنه یا چند تنه [برخاسته از یک ریشه] که با یک آب آبیاری می‌شوند، با این حال برخی از آنها را بر برخی دیگر از حیث خوردنی [=طعم و شیرینی و ترشی و عطر و رنگ] برتری می‌دهیم، بی‌تردید در این [تنوع حاصل‌خیزی خاک] بس نشانه‌هاست برای مردمی که تعقل می‌کنند.14

13- خاک زمین در چهار دوره شکل‌گیری پوسته زمین قوت غذائی و حاصلخیزی و برکت یافته است [فصلت 10 (41:10) ]. به این ترتیب خاک دارای خواص شیمیائی غنی و قابلیت‌های غذائی متنوعی است که برحسب بذر گیاه و تنوع ژنتیکی آن می‌تواند بارور و بالنده کننده هر گیاهی گردد.

14- در آیات 1 تا 4 این سوره به چهار دسته از آیات اشاره شده و چهار انتظار از انسان را در قبال آنها مطرح ساخته است: 1- «ایمان» در برابر آیات کتاب و آنچه نازل شده است، 2- «یقین» به لقای ربوبی با توجه به تدبیر جهان و گردش خورشید و ماه و جریان مستمر هستی، 3- «تفکر» در سیر شکل‌گیری پدیده‌های زمین، 4- «تعقل» در تنوع در محصولات از خاک و آبی واحد.
تعقل، به کارگیری «علمِ» حاصل از تفکر در پدیده‌هاست و کثرت حاصل از وحدت در عالم گیاهان، اشاره‌ای است به ظرفیت و قابلیت‌های متفاوت انسان‌ها و مختلف بودن تلاش آنها در برابر نزول کتاب و ارسال رسولان. به قول مولوی:

زرع جان را کس جواهر مضمر است
ابر رحمت پر ز آب کوثر است
تــــا سقــــاهــم ربــهم آیـد خطاب
تشنــه باش الله اعلم بــالصـواب [دفتر سوم ابیات 3219 به بعد]
در بیان متفاوت بودن بهره هر چیز و هر کس از شرایطی یکسان، مثال‌های زیر نیز از مثنوی بسیار روشنگر است:

هردو گون زنبور خوردند از محل
لیک شد زان نیش و زین دیگرعسل
هردو گون آهوگیا خوردند و آب
زین‌یکی‌سرگین‌شد وزان مُشک ناب
هردو نی خوردند ازیک آب خور
این یکی خالــی و آن پُـــر از شکـر
صــد هـزاران این چنین اشبـاه بین
فــرق‌شــان هفتــاد سالــه راه بیـــن
این خـورَد گــردد پلیدی زو جـدا
آن خـــورد گـــردد همــه نور خدا
ایــن خورد زاید همه بُخـل و حسد
آن خـــورد زایـــد همـــه نـور احد
این زمین پاک وآن شوره‌ست و بد
آن فرشته پاک و آن دیو است و دَد