وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِمُ الْمَثُلَاتُ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِّلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقَابِ

آنها پیش از [درخواست رحمت و] نیکوئی، از تو مطالبه عذاب زودرس می‌کنند17 [و لجبازانه می‌گویند: اگر راست می‌گوئی عذاب مورد ادعایت را بیاور] با آنکه قبل از آنها شواهد مثال زدنی [فراوانی از عذاب منکران ستمگر] رخ داده است18 [که باید برای آنها عبرت‌آور و پندآموز باشد] و به راستی پروردگار تو نسبت به مردم با همه ستمگری‌شان بسی آمرزنده و [درعین حال] بسی سخت کیفر است.

17- با چنین انتظار و بینشی بود که مشرکین معاصر پیامبران معمولا از آنان مطالبه پیشاپیش عذاب را می‌کردند و قرآن 19 بار در آیات مختلف چنان شتابی را نقل کرده است. شاید آیه 30 سوره مدثر (74:30) که موکلان بر دوزخ را «نوزده» فرشته شمرده [علیها تسعه عشر] بی ارتباط به این موضوع نباشد [والله اعلم].
در مدرسه هستی کارنامه عمل هر کسی در پایان دوره مقرّر داده می‌شود و در این مهلت، آزادی و اختیار و امکان جبران و اصلاح گذشته وجود دارد. مشرکان همین بازتاب فوری نداشتن شرک و بت‌پرستی و به اصطلاح سکوت خدا در برابر اعمال‌شان را دلیل رضایت او و درستی کار خود می‌پنداشتند. قرآن بارها تصریح کرده است که اگر چنان مهلت و مکانیسمی در تعویق بازتاب اعمال نبود، بلافاصله نتیجه و عذاب هر عمل نا‌شایستی دامن شخص را می‌گرفت [از جمله: کهف 58 (18:58) ].

18- «مَثُلَاتُ» از ریشه «مَثَلَ» و جمع مَثُلَه، کیفر و عقوبتی است که بر قومی واقع و برای دیگران مَثلی و تجربه‌ای تاریخی می‌گردد. این کلمه در سخنان امام علی(ع) در نهج‌البلاغه بارها آمده است از جمله:
از مَثُلاتی که بر اقوام پیش از شما به دلیل افعال زشت و اعمال نکوهیده نازل شده حذر کنید [خطبه 192]
کسی که از مَثُلات [سرانجام وخیم اقوام گذشته] عبرت آشکار گرفته باشد، پرواپیشگی [چون سدّی استوار] او را از افتادن در ورطه امور شبهه ناک باز می‌دارد [خطبه 16].