مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لَا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ

ـ [درآن روز] شتابان وسر به هوا 46 [درحالی که از وحشت] پلک چشم‌شان به هم نمی‌آید و دل‌هایشان [از هول و هراس] فرو ریخته است 47 [در عالم محشر گرد می آیند].

46- «مُهْطِعِینَ» از ریشه «هطع»، با شتاب از بیم یا بیزاری به سوی مقصدی روان شدن است. این کلمه در آیه 8 قمر (54:8) [خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ مُهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ] و آیه 36 معارج (70:36) [فَمَالِ الَّذِینَ کَفَرُوا قِبَلَکَ مُهْطِعِینَ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِینَ] نیز آمده است. «مقنعی» از «قنع»، به گفته اهل لغت، کسی است که سر خود را از ترس به بالا گرفته و به خطر خیره شده است. در طبیعت دنیائی نیز گونه‌های متعددی به خصوص ازپروانه‌ها، ماهی‌ها، خرچنگ‌ها و لاک پشت‌های دریائی در فیلم‌ها می‌بینیم که وقتی در ساحل یا دریا سر از تخم در می‌آورند، در ابعاد عظیم غیر قابل شمارشی به سوی مقصدی که غریزه مرموزشان حکم می‌کند روان می‌شوند. رستاخیز انسان نیز از این جهت شباهت‌هائی با تجدید نسل برخی حیوانات دارد. اما در مقیاسی دیگر. نگاه کنید:
معارج 43 (70:43) و 44- وَاسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَکَانٍ قَرِیبٍ یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَهَ بِالْحَقِّ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَإِلَیْنَا الْمَصِیرُ یَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا ذَلِکَ حَشْرٌ عَلَیْنَا یَسِیرٌ.
ق 44 (50:44) - یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا کَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ یُوفِضُونَ خَاشِعَهً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّهٌ ذَلِکَ الْیَوْمُ الَّذِی کَانُوا یُوعَدُونَ

47- این تصاویر مجسّم‌کننده وضعیت انسانی است که در برابر خطری مافوق تصور، آنچنان خیره شده که پلک هم نمی‌زند و قلبش به تمامه فرو ریخته است. پناه بر ربّ غفور از آثار عذاب‌آور اعمال.