أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ

آیا خبر کسانی که پیش از شما بودند، [مثل] قوم نوح و عاد و ثمود، و کسانی که پس از آنها آمدند، که جز خدا کسی اطلاعی از آنها ندارد، به شما نرسیده است؟ [همان‌هائی که] رسولان‌شان نشانه‌های روشنی برآنان عرضه کردند، اما آنها دستان خویش بر دهان‌شان برده 13 [حکم سکوت دادند] و گفتند: ما منکر پیامی هستیم که شما مأمور [ابلاغ] آن هستید و نسبت به آنچه ما را بدان دعوت می‌کنید، در شک و تردیدیم. 14

13- بردن دست بر دهان معانی مختلفی می‌تواند داشته باشد: فرمان سکوت دادن به گوینده، هلهله کردن و جنجال به راه انداختن، انگشت تعجب یا غضب به دهان گزیدن و.... اگر ضمیر «هم» [در: افواهِهِم] به رسولان برگردد، معنای به سکوت مجبور کردن آنان می‌دهد.

14- ظاهر جمله: «إِنَّا کَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ...»، به انکار اصل پیام و مسئله رسالت بر می‌گردد و انتهای آیه، به دعوت توحیدی رسولان.