وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ
و ما در آسمان [=جوّ زمین] برجهائی [برای محافظت حیات] قرار دادهایم 8 و آن را برای ناظران [از زاویه دید زمین] زینت بخشیدهایم.9
8- کلمه «بروج» جمعاً 4 بار در قرآن آمده که نگاه جامع به این موارد میتواند ما را به فهم دقیقتری از آیات نزدیک کند.
موضوع بروج در قرآن آنچنان حائز اهمیت است که سورهای را به آن نامیده [سوره 85] و در نخستین آیهاش، برای جلب توجه تلاوت کنندگان به عظمت این پدیده، که «ذات» و ماهیت آسمان میباشد، سوگند خورده است: «وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ»!
آیه فوق [و دو آیه دیگر] از «بروجی در آسمان» سخن میگوید و آیه 78 سوره نساء (4:78) از «بروجی در زمین» [هر کجا باشید، حتی در بروج بلند و استوار، مرگ به سراغ شما خواهد آمد = أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَهٍ...]، اگر برجهای زمینی نقش حفاظت از پادشاهان و امراء و مردم شهر را داشتند، از همین نشانه قرآنی، به شیوه تفسیر قرآن با قرآن، آیا نمیتوانیم به جستجوی نظام مشابهی برای حفاظت از حیات زمینی در برابر خطراتی که آن را تهدید میکند بپردازیم؟ مگر غیر از این است که قرآن بر وجود چنین سیستم حفاظتی، در ارتباط با بروج [که دو نقش حفاظت و تزئین آسمان را دارند] از جمله در آیات زیر اشاره کرده است؟
انبیاء 32 (21:32) - وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ
فصلت 12 (41:12) - ...وَزَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَحِفْظًا...
صافات 6 (37:6) و 7- إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَهٍ الْکَوَاکِبِ وَحِفْظًا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ مَارِدٍ
حجر 16 (15:16) و 17- وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ وَحَفِظْنَاهَا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ
مبتکر و پیشگام چنین برداشتی، نویسنده کتاب هفت آسمان [دفتر دوم از بازنگرشی اساسی به اسلام] میباشد که این مسئله را با دلایلی مستند [در صفحات 111 به بعد] مطرح نموده که در زیر به خلاصهای از آن اشاره میکند:
«اصولا بروج به معنای قلعه، ریشه در زبان عربی ندارد و اعراب در دوران جاهلیت از سپاهیان رومی آن را فرا گرفته بودند. اصل لاتین آن بورگوس است. بورگوس یا بورگ به قلعهها و ساختمانهای مستحکمی میگفتند که تو درتو و به منظور محافظت یا دفاع ساخته میشد... شواهد تاریخی نشان میدهند که ساختن حصارهائی پیرامون شهر یا قلعههائی برای حفظ جایگاه مقدس خدایان یا قصر فرمانروایان، حتی قبل از «دیاکوس» بسیار مرسوم بوده و بعدها اینگونه استحکامات را در ایران و روم برای دفاع از سرحدات میساختند. به طوری که... لفظ «بورگ» در آخر نام بسیاری از شهرها، نظیر هامبورگ، استراسبورگ و... یادگار همان حصار و برج و باروهائی است که زمانی بر گرد آنها میکشیدند.
...عقیده مفسرین قدیمی متأثر از نجوم بطلمیوسی، همان دوازده قرارگاه خورشید در دوازده ماه سال بود، اما... اعراب قبل از نزول قرآن به هیچ وجه از وجود صورتها و بروجی در آسمان اطلاع نداشتند و بروج را تنها به معنای قلعه مستحکم به کار میبردهاند... تنها پس از ترجمه کتابهای یونانی... اینکار انجام شده است.
...دسته دیگری از مفسرین بروج را از ریشه «بَرَجَ» به معنای آشکار شدن میدانستند... قرآن نمیتواند بدون هدف و نتیجه به ذکر چنین عبارتی بپردازد که حتی برای بادیهنشینان هم چیز تازهای در بر ندارد. با توجه به هفت طبقه یا حصاری که بر دور زمین برای حفاظت حیات جانداران کشیده شده، مشکل کاملا حل میشود... اگر امپراطوران با ساختن بروج، جان و تخت و تاج خویش را حفظ میکردهاند، خداوند با چنین قلعههائی تو درتو، عرش خود را [که همان نظام حیات است] حراست میکند.»
9- از نظر علمی روشن است که آسمان لاجوردی، سرخی شفق به هنگام غروب، رنگین کمانِ هنگام باران و تلألو ستارگان در آسمان شبانه، فقط از زاویه دید ناظرین زمینی، که از زیر چتر طبقات جوّ، نور خورشید را در طیفی تجزیه شده از زرد تا بنفش میبینند، قا بل رؤیت است؛ بالاتر از جوّ زمین، آسمان به رنگ سیاه و فاقد همه این زیبائیهاست. این حقیقت را که در دوران ما مکشوف دانشمندان فضائی شده، قرآن در 14 قرن قبل گفته است.
علاوه بر استثنای «لِلنَّاظِرِینَ» در این سوره، در سه سوره دیگر [صافات 6 (37:6) ، فصلت 12 (41:12) و ملک 5 (67:5) ] تأکید شده است از میان طبقات جوّ، فقط سماء الدنیا [طبقه زیرین – ایزوسفر] تزئین داده شده است [در ضمن معنای دنیا- نزدیکتر- در اینجا در برابر قصوی- دورتر- قرار دارد. ر ک به انفال 42 (8:42) ].
منظور از آسمان پائینتر [سماء الدنیا]، طبقه زیرین اتمسفر است که طی فرآیند تفکیک نوری شیمیائی، از اکسیژن ملکولی، اکسیژن اتمی حاصل میشود که در شرایطی این دو با هم ترکیب شده و اُزُن را پدید میآورند. اکسیژن و ازن موجود در اتمسفر با جذب مقادیر زیادی از اشعه ماوراء بنفش، از نفوذ آن به زمین و هلاک جانداران جلوگیری کرده و همچون چراغی [مصباحی] که ذخیره سوخت خود را صرف درخشندگی میکند، ملکولها و اتمهای آن به صورت میلیاردها چراغ پدیده تابش شبانه را به وجود میآورند که آسمان را از حالت تاریکی مطلق به آسمان زیبای مخمل مانند شبانه با تلألو ستارهها تبدیل میکند. تنها در این طبقه از جوّ است که چنین زیبائی قابل مشاهده است، در طبقات فوقانی، آسمان کاملا سیاه و ستارهها ثابت [بدون چشمک زدن] هستند.
در ضمن آیات 5 سوره ملک (67:5) و 12 سوره فصلت (41:12) در همین زمینه میباشد.