إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ

مگر آن [اشعه مخرّب] که دزدانه استماع [=نفوذ] کند 11 که در این صورت شهابی آشکار آن را تعقیب خواهد کرد. 12

11- درست است که واژه سمع در مورد شنیدن به کار می‌رود، اما شنیدن فرآیندی است که از برخورد امواج فرستاده شده از دهان گوینده‌ای با گوش ما و فعل و انفعالات سیستم شنوائی و جریان الکتریکی که به مغز ارسال می‌شود حاصل می‌گردد. همانطور که برای تقویت امواج صوتی از سمعک استفاده می‌کنیم، برای مقابله با اصوات شدید [در انفجارات و مشابه آن] از گوشی‌هائی مخصوص بهره می‌بریم و برای آرامش خواب، پنبه یا فیلترهائی در گوش خود قرار می‌دهیم. کره زمین نیز در برابر چنین امواجی مجهز شده است تا به راحتی نتوانند به سوی ملأ اعلی [طبقات بالائی] دست یابند.
استفاده از واژه سمع نباید ما را در معنای متعارف آن که شنیدن است متوقف سازد. و گرنه در فهم معنای «والله سمیع» باز می‌مانیم، چرا که خدا همچون ما نیازمند ابزار شنوائی نیست، ولی از هر حرکت صوتی و غیر آن در جهان باخبر است.
در سوره طور آیه 38 (52:38) ، به استماع حقایقی از طریق نردبان [همچون دکل‌های مخابراتی] اشاره شده است که نشان می‌دهد منظور از استماع، الزاماً دریافت امواج صوتی توسط سیستم شنوائی آدمیان نیست و معنائی عام‌تر دارد.
در سوره صافات (آیه ۸ (37:8) ) در بیان ناتوانی شیاطین در استماع آنچه در افق بالا می گذرد، از فعل «یسّمّعون» استفاده کرده که در اصل یتسمعون (در باب تفعل) بوده است و این باب دلالت بر توانایی و پذیرش می کند.

12- برای درک بهتر این آیه و شناخت دقیق «شِهَابٌ مُبِینٌ» [یا شهاب ثاقب] بهتر است در آیات 10 سوره صافات (37:10) [إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَهَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ] و آیات 8 (72:8) و 9 سوره جن [وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا]که دقیقاً از همین پدیده سخن می‌گویند نیز تدبّر کرد.
اشعه‌های مرگبارِ عبور کننده از خطوط مقاومت مغناطیسی زمین که گوئی از نقطه کور دیوار حفاظتی آن همچون برق از دید مرزبانان گریخته‌اند [یَکَادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ]، با این حال، آن شیاطینی [عناصر شرر‌باری] که از اولین برج و باروی نگهبانی بگذرند و از کمربند مغناطیسی زمین فرار کنند، در بالای قطب و در هنگام برخورد با اتم‌ها و ملکول‌های جوّ، آنها را تحریک و یا یونیزه می‌کنند و به این وسیله با تابش شفق‌های قطبی [Arura] یا شعله‌های درخشان [شهاب ثاقب]، رد پای خود را روشن می‌سازند. [برای توضیح بیشتر به کتاب هفت آسمان نوشته دکتر کریم رستگار مراجعه کنید].
دو کمربند شگفت‌انگیزی که از سال 1958 کشف شده‌اند، و به نام کاشف آن «ون الن» نام گذاری شده، به قدری نیرومند و دارای قدرت دفاعی شدید برای محافظت از زمین هستند که به نیروی رادیو‌اکتیو خود در برابر بادهای خورشیدی و کیهانی و عناصر مرگ‌بار آن مقاومت می‌کنند.