وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ
همانا به تو «سبع مثانی» 49 [=سوره حمد یا هفت آیه مرتبط به هم] و قرآن عظیم را دادیم.
49- مثانی بودن قرآن، همچون عدد ثانی [2]، که به عدد واحد [1] برمیگردد و بر آن بنا میشود، هماهنگی و ارتباط تمامی اجزاء [آیات] قرآن با یکدیگر را، همچون ارتباط اعضاء و جوارح بدن انسان، نشان میدهد. با این تعبیر، قرآن بدنهای است که آیاتش مرتبط و مفسر یکدیگر بوده، هر عضوی از آن در بیان مقصود، همگون عضو دیگر است و تماماً به سوی صراط مستقیم هدایت میکند. این حقیقت را آیه 23 سوره زمر (39:23) به روشنی بیان میکند: خدا نیکوترین سخن نو را نازل کرده؛ کتابی همگون و هماهنگ... [اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ...]. حرف «من» [در مِنَ الْمَثَانِی] نشان میدهد مثانی مصداقهای فراوانی در طبیعت و شریعت دارد. و از این نظر بیشتر مفسرین سوره حمد را، که آیات هفتگانهاش مثال آشکاری از هماهنگی و پیوند میان اجزاء یک واحد است، مثانی مورد نظر شمردهاند، برخی دیگر سورههای هفتگانهای را که با حروف مقطعه «حم» آغاز میشوند [سورههای 40 تا 46]. با توجه به «فاتحه الکتاب» نامیده شدن سوره حمد، که آغازگر قرآن، خلاصه و عصاره مضامین کتاب و به گونهای فهرست مندرجات آن محسوب میشود، همچنین قرار گرفتنش پیش از سورههای بلند بقره و... که جدا بودن آن را از نظر تعداد و طول متوسط آیات نشان میدهد، به نظر میرسد «سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی» همان سوره حمد باشد [والله اعلم].