إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٌ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ

معبود شما معبودی یکتاست [پرستش ارباب گوناگون باطل است]، با این حال کسانی که به آخرت ایمان ندارند، دل‌هاشان منکر [وحدانیت خدا] است و سخت خود بزرگ بین هستند. 22

22- انکار یکتائی خدا را در این آیه، در انکار آخرت سراغ می‌دهد؛ وقتی رستاخیزی در کار نباشد و حساب و کتاب و مسئولیتی در قبال کردار وجود نداشته باشد، چرا شخص خدایان فرضی متعدد را رها کند و به خدائی واحد بگرود؟ علاوه بر آن، ایمان آوردن به خدائی که تعهد و تکلیف می‌طلبد و اعتراف به اینکه هیچ بنده‌ای بر بنده دیگر، جز به تقوا، برتری ندارد، با خود‌بزرگ بینی و امتیاز طبقه و نژاد و نسب و... مغایرت دارد [وَهُم مُسْتَکبِرُون]. این است یکی از رموز شانه خالی کردن از تعهد به دین و کتاب الهی، در عوض، استقبال از محافل ادبی و عرفانی، که جز لذت روحی و احساس سبکی و آرامش، قرار نیست کسی کاری انجام دهد! همچنین به تمسخر گرفتن ادای احترام به بزرگان دین [حتی به شکل توحیدی و غیرخرافی آن] و در عین حال رفتن سالیانه به مزار مولوی [ره] در قونیه، و زیارت مقبره کسی که خود را شاگرد مکتب قرآن و پیامبر می‌دانست، و نیز تماشای رقص سماع! و مکتب Sprituality را راه نجات یافتن! و ادعای پیروی از ادیبان و عارفانی که خود الگوی التزام عملی به دین و شریعت مورد انکار آنها بودند.