أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى مَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلَالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالشَّمَائِلِ سُجَّدًا لِّلَّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ
آیا به هر آنچه خدا آفریده نمینگرند که [چگونه] سایههای آن از راست و چپ در پیروی از [نظام مقدّر] خداوند خاضعانه میگردد؟ 49
49- امتداد یافتن سایه موجب تعدیل حرارت تابش خورشید و تغییر تدریجی سیستم حرارتی سطح زمین میگردد، وگرنه تغییرات ناگهانی طلوع و غروب خورشید و شدت و سرعت جابجائی سرما و گرما، حیات را نابود میساخت. شگفت آنکه قرآن سایه را «سجده» اشیاء در پرتو نور آفتاب شمرده است! خورشید «متغیر» است و سایه «تابع» آن [همان X و Y که در درس جبر خواندهایم]. خداوند، خورشید جهان است که پرتو رحمتش بر همه اشیاء به صوَر مختلف، برحسب مشیّت و مقدراتش میتابد و سایه موجودات نقشی است که موجودات از خود به جای میگذارند. همه موجودات «تابع» یعنی تسلیم مطلقِ مبدأ نور و رحمتاند، مگر انسان که به نیروی اختیار میتواند سجده کننده یا طغیانگر باشد. با توجه به مفهوم عمومی سجده، که رام و در خدمت بودن مطلق همه موجودات در آستان آفریدگار عالم است، میتوان دریافت که سایه یکی از خدمتگزاران بسیار مفید و نادیده گرفته شده جهان است. نگاه کنید به آیات زیر:
فرقان 45 (25:45) - أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاکِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلا
آیا به [تدبیر و تقدیر] پروردگارت توجه نکردهای که چگونه سایه را گسترد [امتداد داد] و اگر میخواست [و مشیّت و نظامش به گونهای دیگر بود] آن را ساکن میکرد، سپس خورشید را دلیل [نشان دهنده و عامل پیدایش آن] گرداندیم.
رعد 15 (13:15) - وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ
هر که [و هر چه] در آسمانها و زمین است، [خود با] سایههاشان، خواه ناخواه، بامداد و شامگاه [با تبعیت ذاتی از قوانین جهان] در مقابل خدا خاضعاند.