وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِن دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ

و هر آنچه در آسمان‌ها [=عالم کهکشان‌ها] و هر آنچه در زمین، از جنبنده و فرشتگان وجود دارند، [خواه و ناخواه مطابق نظام تکوینی]؛ تنها خدا را سجده می‌کنند [=رام و مطیع قوانین اویند] و تکبّر نمی‌ورزند. 50

50- نگاه کنید به آیه 15 سوره رعد (13:15) [وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلاَلُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ] که سجده تکوینی تمام موجودات جهان را برای آفریدگار گیتی با سایه‌شان در صبح و شام به پیشگاه پروردگار نشان می‌دهد. اما از آنجائی که فقط اشیاء مادّی در برابر خورشید سایه‌ای از خود باقی می‌گذارند، از آن گذشته، سایه فقط در روز معنا پیدا می‌کند، ولی سجده موجودات مستمر و دائمی است، باید معنای سایه بسی فراتر از انعکاس اشیاء در برابر نور باشد و ظهور و بروز همه آثار نیکو را که خدا در نهاد آنها گذاشته است شامل گردد. مگر غیر از این است که معنای سایه در زبان عربی پوشش و پناهی از امنیت در برابر سوزندگی آفتاب است و از ویژگی بهشت همین سایه بودن دائمی آن می‌باشد؟ رعد 35 (13:35) - ...أُکُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا... ، مرسلات 41 (77:41) - إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی ظِلالٍ وَعُیُونٍ ، یاسین 56 (36:56) - هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلالٍ... ، نساء 57 (4:57) - ...وَنُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلِیلا. پس همه موجودات با آثار حیاتی خود، رام و تسلیم مطلق نظامات «تکوینی» عالم هستند. وجود مادّی انسان نیز چنین است، اما نفس آدمی به مدد موهبت «اختیار» می‌تواند در «نظام تشریعی»، سجده کننده آفریدگار خویش، یا سرباز زننده از آن و پیرو نفس خویش، به وسوسه ابلیس باشد.