وَاللَّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ
خداست که از آسمان بارانی فرستاد و [به برکت آن] زمین را پس از مرگش [در زمستان] زنده کرد. مسلماً در این [رستاخیز بهاری طبیعت] نشانهای است [از رستاخیز انسان در قیامت] برای مردمی که میشنوند [=گوش شنوا برای حق دارند]. 65
65- آب و ابر و آتش و این آفتاب
رازهــا را مـی بـــرآرد از تـــــــراب
این بهـار نـو ز بعد بـرگ ریـز
هست بــرهـان وجــــود رستخیــــــز
در بهـاران آن سرها پیـدا شود
هرچه خوردست این زمین رسوا شود
بـر دمـد آن از دهان و از لبش
تـــا پــدیــد آرد ضمیــر و مــذهبش
[مثنوی مولوی دفتر پنجم ابیات 3974 به بعد]
در زمستانشـان اگـرچـه داد مرگ
زندهشان کـرد از بهار و داد برگ
منکران گویند خود هست این قدیم
ایــن چــرا بندیــم بر ربّ کریم
کـــوری ایشـــان، درون دوستــان
حــق بـرویـانیــد بــاغ و بـوستان
هــر گلـی کـاندر درون بویــا بـود
آن گل از اســرار حــق گـویـا بود
[مثنوی مولوی دفتر اول ابیات 2032 به بعد]