وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَـؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ

روزی که از هر امتی، شاهدی از خودشان بر آنها برمی‌انگیزیم [تا به ابلاغ پیام‌های الهی گواهی دهد] و تو را [نیز] بر این مردم [به عنوان شاهد] می‌آوریم، و این کتاب را [به منظور راهنمای عمل] در نقش بیان کننده [حق یا باطل] هر چیز، و هدایت و رحمت و بشارتی برای تسلیم شدگان فرستادیم. 93

93- واژه‌های: سَلم، سلام، تسلمون و مسلمین جمعاً 6 بار در [آیات 28، 32، 81، 87، 89 و 102] این سوره تکرار شده است. کلمه تسلیم در میان ما فارسی زبان‌ها تداعی کننده نوعی وادادگی و تسلیم در برابر دشمن است که با ضعف و ذلت قرین می‌باشد و از این روی ناخودآگاه تسلیم شدن به خدا را همچون بی‌چاره بودن در مقابله با شیر شمرده شده‌اند:

در کف شیر نر خونخواره‌ای
جز که تسلیم و رضا کو چاره‌ای
اما تسلیم از سَلم و سلامت ناشی می‌شود که تنها در هماهنگی با نظاماتی که آفریدگار انسان مقدر کرده و پیروی از کتاب هدایت او ممکن می‌گردد.
قرآن کتاب هدایت است، اما برای هدایت‌بخش بودن، خود در هر سوره‌ شروطی قائل شده است؛ در آغاز سوره بقره آن را هدایتی برای «متقین» شمرده است [ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ ۛ فِیهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ]، در آغاز سوره نمل، این هدایت را به همراه بشارت برای «مؤمنین» قرار داده [هُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ]، و در آغاز سوره لقمان، هدایت را به همراه رحمت برای «محسنین» مقرّر داشته است [هُدًى وَرَحْمَهً لِلْمُحْسِنِینَ]. به این ترتیب معلوم می‌شود احراز هدایت، با سه عمل: تقوا، ایمان و احسان ممکن می‌گردد که اولی به «خودِ» کنترل شده، دومی در خدمت به «خلق» و سومی در ایمان به «خدا» محقق می‌گردد.
و بالاخره آیه 89 سوره نحل (16:89) ، با گره زدن این سه مفهوم با یکدیگر، همگی را زیر چتر تسلیم می‌آورد: «وَهُدًى وَرَحْمَهً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ».