قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا
بگو: [میخواهید] به آن ایمان بیاورید یا نیاورید، مسلماً کسانی که پیش از آن دانش داده شدهاند [=اهل کتاب منصف و متّقی] چون قرآن بر آنان خوانده شود، به رو بر زمین سجده میافتند. 125
125- «ذَقَن» چانه و اذقان جمع آن است. به چانه زمین افتادن قدری غریب است. گفتهاند مراد از اذقان همان صورت است، یا به اعتبار نزدیکتر بودن چانه به زمین در هنگام سجده است، اما نه دلیلی بر چنان مرادی موجود است و نه واقعاً هنگام سجده، چانه به زمین از پیشانی یا بینی نزدیکتر است. پس چه حکمتی در این نشانه موجود است؟ مطابق استنباط نویسنده قاموس قرآن [مرحوم سید علی اکبر قرشی]، منظور از سجده [در این آیه]، تواضع و خم شدن است نه سجده متعارف»، نویسنده از تنها آیه دیگری که لفظ چانه در آن آمده است [یس 8 (36:8) - إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالاً فَهِیَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ] و از مقابل هم قرار دادن آنها چنین برداشت کرده است که سوره یاسین از قوم ناباوری نشانه آورده که قدرت و ثروت دنیائی چانهشان را از شدت تکبر بالا برده و در این سوره از بندگانی دیگر سخن میگوید که آنقدر از تعلقات دنیائی آزاد شدهاند که چانهشان در برابر حق خاضع و سر به زیر شده است. در این استنباط به چانه زمین سجده افتادن تجسم عینی بخشیدن به تواضع روحی آنهاست.