تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا

آسمان‌های هفتگانه 52 و زمین [دارای طبقات همانند آن] 53 و هر که [از موجودات دارای شعور که] در آنهاست، تسبیح کننده خدایند و [اصلا] چیزی وجود ندارد جز آن که به ستایش او تسبیح کننده است، ولی شما تسبیح آنها را درنمی‌یابید 54 [و شرط بندگی به جای نمی‌آورید و با این حال] به راستی که او بردباری آمرزنده است [که کیفرتان نمی‌دهد].55

52- سخن از هفت آسمان 9 بار در قرآن تکرار شده است که به وضوح نشان می‌دهد منظور از آن، طبقات جوّ فراز زمین است، نه آسمان‌های فوقانی [کهکشان‌ها و ستاره‌ها]. دانش جوّ‌شناسی نیز نشان می‌دهد که آسمان روی زمین را لایه‌های متعددی از عناصر مختلف و با تراکم متفاوت تشکیل داده است که هر کدام نقشی حیرت‌آور برای ادامه حیات زمینی ایفا می‌کنند. این طبقات را بر حسب معیارهای مختلف نامگذاری‌های گوناگون کرده‌اند. از جمله: تروپوسفر، تروپوپوز، استراتوسفر، استراتوپوز، مزوسفر، ترموسفر، اگزوسفر. تقسیم‌بندی دیگری نیز بر اساس اجزاء تشکیل‌دهنده آن کرده‌اند. مثل: هوموسفر [مخلوط یکسان]، هتروسفر [جدا جدا]، مگنتوسفر [طبقه مغناطیسی]. در هر حال این تقسیمات نشان مى‌دهد ماهیت و مکانیسم هر یک از این طبقات مختلف است و چه بسا عدد هفت هم نماد کثرت باشد [والله اعلم]. برای شناخت بیشتر به کتاب «هفت آسمان» نوشته آقای دکتر کریم رستگار مراجعه کنید.

53- سوره طلاق آیه 12 (65:12) [اللهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا]

54- بروز استعدادهای خداداد هر موجودی در جهان هستی، تسبیح اوست که کار حساب شده‌ای را در این مجموعه انجام می‌دهد به گونه‌ای که بدون آن عیب و نقصی پدید می‌آید. همچون ساعتی که حذف هر پیچ و دنده‌ای آن را از دقّت می‌اندازد.
در مثنوی مولوی [دفاتر اول و سوم] آمده است:

گرتو را از غیب چشمی باز شد
با تـو ذرات جهان همـراز شد
نطق‌آب‌و ‌نطق‌خاک‌و نطق گِل
هست‌محسوس‌حواس‌اهل دل
جملــه ذرات عـــالم در نهــان
با تو می‌گویند روزان و شبـان
ما سمیعیم و بصیریم و هوشیـم
با شمـا نامحرمان ما خاموشیـم
چون شما‌سوی‌جمادی‌می‌روید
محرم‌جانِ جمادات‌چون‌شوید
از جمـادی عـالمِ جان‌ها رویـد
غلغـل اجــزای عـالم بشنویـد
فـاش تسبیـح جمادات آیـدت
وسوسـه تأویـل‌ها بـزدایــدت
چون ندارد جان تو قنـدیـل‌هـا
بهـر بینش کـرده‌ای تـأویل‌ها
که غرض تسبیح ظاهرکی بود
دعـوی دیـدن خیـال غَی بـود

55- در فرهنگ قرآن، «حلیم» به کسی گفته می‌شود که عکس‌العمل فوری از خشم و غضب نشان نمی‌دهد، بلکه با علم و تسلطی که بر خود دارد، به کسی که بد کرده فرصت جبران می‌دهد. خدا حلیم است زیرا ما را به خاطر گناه به سرعت عذاب نمی‌کند، بلکه یک عمر فرصت می‌دهد.