قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا

ـ [و] گفت: آیا [در مورد] این کسی که بر من کرامتش بخشیده‌ای [=برتری داده‌ای]، خود توجه داشته‌ای 73 [که من از آتشم و او از خاک است]؟ اگر تا روز رستاخیز مرا مهلت دهی [خواهی دید] بی‌تردید نسل او را، جز اندکی، افسار خواهم زد. 74

73- در جملات سؤالی: أرَاَیتَ [آیا دیده‌ای، توجه کرده‌ای]، اَرَاَیتُم [آیا توجه کرده‌اید] و أَرَأَیْتَکَم [آیا توجه کرده‌اید] که جمعاً 33 بار در قرآن تکرار شده‌اند، همواره سؤال کننده و توجه دهنده خداست [به استثنای آیه 63 سوره کهف (18:63) که سؤال انسان از انسان است]. اما در این آیه، کلمه «أَرَأَیْتَکَ» که تنها یکبار در قرآن آمده، این شیطان است که جسورانه خدا را زیر سؤال می‌برد!! جمله «اَرَایت» خودش سؤالی است و در «أَرَأَیْتَکَ» حرف «ک» تأکید بیشتر دارد.

74- «حَنَکْ» به چانه گفته می‌شود و روسری گره خورده زیر چانه را «تحت الحنک» می‌گویند. همچنانکه برای لگام زدن به اسب و مسلط شدن بر آن، بندی را به گردن و زیر چانه‌اش می‌اندازند، فعل «لأَحْتَنِکَنَّ» که با ادوات تأکید لام و نون ثقیله در آخر مؤکد گردیده، نهایت تلاش شیطان را برای مهار کردن بنی‌آدم نشان می‌دهد. این سعی و تلاش را در آیات 39 (15:39) و 40 سوره حجر نیز مورد تأکید قرار داده است [قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ].