وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا

هر کس از آنان را که می‌توانی، با صوت خود بلغزان، 76 و با سواران و پیادگانت بر سر آنان بتاز 77 و در اموال و اولادشان [=در دخل و خرج و تربیت و تعلیم آنها] شریک شو 78 و ایشان را وعده‌ [های فریبنده] بده، و [بدانید که] شیطان جز فریب وعده نمی‌دهد.

76- «اسْتَفْزاز» از ریشه «فَزَّ»، مفهوم ریشه کن کردن دارد. مثال گیاه پا گرفته و ثابت شده‌ای که خواسته باشیم آن را از خاک درآوریم. از سه موردی که این کلمه در قرآن به کار رفته [و هر سه مورد هم در سوره اسراء است] می‌توان معنای آن را بهتر درک کرد؛ در آیه 76 (17:76) این فعل به توطئه‌ها و تدابیر مشرکین مکه برای ممانعت از تثبیت موقعیت پیامبر در شهر، و در آیه 103 (17:103) به تلاش فرعون برای تضعیف و تفرّق بنی‌اسرائیل نسبت داده شده است که نوعی قلع و قمع و ریشه‌کنی سیاسی محسوب می‌شود. اما منظور این آیه، تلاش شیطان برای سُست کردن اراده ایمانی مردم با تحریکات خود و لغزاندن گام‌های ثبات یافته آنان است. در باب استفعال آمدن کلمه « اسْتَفْزازْ»، تمایل و تلاش شیطان را بر این کار مورد تأکید قرار می‌دهد.

77- فعل امر «أَجْلِبْ» [از ریشه جَلَب] را صیحه زدن با قهر و قدرت گفته‌اند، همچنانکه فرماندهان نظامی به لشکر سواره و پیاده تحت فرمان خود نهیب حمله می‌زنند. از این واژه به غیر از این مورد، کلمه «جلابیب» [جمع جلباب] به معنای پوشش بلند مثل روسری و چادر و ملحفه آمده است که مفهوم فراگیری و تسلط دارد. اگر این مفهوم را در نظر بگیریم، أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ می‌شود بر آنها سلطه یابید [روح‌شان را تسخیر کنید].

78- این همان شراکت در دارائی‌های زندگی، یعنی ثروت و قدرت است. بدیهی است که به ظاهر هیچکس شیطان را شریک اموال و اولادی که خدا داده نمی‌کند، اما همین که این داده‌ها را در انگیزه‌های ناحق و خودخواهی‌ها و ولخرجی‌ها خرج کنیم، در حقیقت مشارکت دادن شیطان در چیزهائی است که خدا داده است. این «شرکاء» که به نقش آنها در 30 آیه قرآن اشاره شده است، شرکت سهامی گسترده‌ای را با سرمایه اموال و اولاد آدمیان تأسیس کرده‌اند [از جمله ر ک به: اعراف 190 (7:190) و انعام 136 (6:136) ].