إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا

آنگاه که آن جوانان 7 به غار پناه بردند و دعا کردند: پروردگارا! خودت از جانب خویش بر ما رحمتی کن [تا از شرّ ستمگران رها شویم] و در این کارمان [=خروج از فرهنگ و نظام حاکم] راه نجاتی برای ما بگشا.8

7- «فَتی» به نوجوان گفته می‌شود. جمع آن فِتْیَه [یا فتیات] است که به زن و مرد، آزاد و برده، نیک و بد اطلاق می‌گردد و موضوع نوجوانی در آن مطرح است. این عنوان، هم درباره پیامبران و انسان‌های نیک به کار رفته [انبیاء 60 (21:60) ، کهف 10 (18:10) و 13 (18:13) و 60 (18:60) و 62 (18:62) ]، هم درباره آدم‌های شرور [یوسف 36 (12:36) ]، هم آدم‌های عادی [یوسف 62 (12:62) ] و هم غلام و کنیز [نساء 25 (4:25) ، نور 33 (24:33) ، یوسف 30 (12:30) ].

8- رُشد همان پیشرفت و به کمال رسیدن و به نتیجه مطلوب نائل شدن است که با هدایت و مصلحت و نجات [از موانع] قرین می‌باشد. برحسب موضوع، معنای رشد تفاوت می‌کند؛ وقتی موضوع هدایت مطرح باشد، معنای رشد مقابل «غی» [بیراهه] قرار می‌گیرد [بقره 256 (2:256) ، اعراف 146 (7:146) ]، وقتی سخن از سود و زیان در کار باشد، رشد معنائی متضاد «شرّ» [جن 10 (72:10) ] یا ضرر [جن 21 (72:21) ] پیدا می‌کند.