هَـؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّـوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا
این قوم ما [=همشهریانی که] به غیر از او خدایانی [به نیایش] گرفتهاند، چرا بر [پرستش] آنان هیچ دلیل روشنی عرضه نمیکنند؟ پس ستمگرتر از آنکه بر خدا دروغی نسبت دهد [=واسطههائی در شفاعت ادعا کند] کیست؟ 16
16- فعل «أَظْلَمُ» 16 بار در قرآن آمده است که 15 مورد آن با جمله: و من اظلم [یا: فمن اظلم] شکل مقایسهای دارد. بیش از همه [9 بار] افترای به خدا، یعنی نسبت دادن چیزی به او مطرح شده است. پس از آن: تکذیب آیات خدا، کتمان شهادت خدائی، مانع یاد خدا در مساجد شدن و بالاخره اعراض از آیات خدا بعد از تذکر دادن به آن است.
در زبان فارسی وقتی گفته میشود: کیست ستمگرتر از آنکه... چنین فهمیده میشود که بدتر از او نیست، اما در زبان عربی فقط شدّت آن را بیان میکند و مقایسهای در کار نیست.