سَيَقُـولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَيَقُـولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ وَيَقُـولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِم مِّنْهُمْ أَحَدًا

ـ [گروهی سطحی‌نگر، بی‌توجه به پیام‌های این ماجرا] خواهند گفت: آنها سه تن و چهارمی سگشان بود، و [گروهی] خواهند گفت: پنج تن بودند و ششمی سگشان بود. [همه این حرفها همچون] تیری است در تاریکی. و [بعضی هم] می‌گویند: هفت تن بودند و هشتمی سگشان بود؛ 31 بگو: پروردگارم به تعدادشان آگاه‌تر است، آنها را جز افراد کمی نمی‌شناسند، پس [حال که درکشان از این ماجرا در حدّ تعداد نفرات آنهاست] با آنها جز در حدّ ظواهر گفتگوئی مکن 32 و درباره اصحاب کهف از هیچ یک از آنان نظر مخواه.

31- در این آیه، اعداد سه تا هشت را به گونه‌ای ذکر کرده که خواننده پنج احتمال آنها را درک می‌کند، در حالی که فقط سه حالت را یک در میان بیان کرده است. در ضمن از آنجائیکه اصطلاح «تیر در تاریکی» [رَجْمًا بِالْغَیْبِ] را بعد از احتمالات اول و دوم آورده، به نظر می‌رسد احتمال سوم درست باشد [والله اعلم].

32- «مِرَاءً» به مجادله و تلاش فکری دو نفر برای غلبه بر یکدیگر در موضوعی که طرفین یا یکی از آنها علم درستی از موضوع مورد بحث نداشته و بر تصورات و اوهام خود تکیه می‌کند، گفته می‌شود. این کلمه 20 بار در قرآن و عمدتاً درباره قیامت به کار رفته است.