وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا

و نفس خود را، به همراهی با کسانی که بامداد و شامگاه [=همه وقت] پروردگارشان را [به نیایش] می‌خوانند و روی او [=اسماء نیکویش] را می‌طلبند 38 شکیبا ساز 39 و هرگز در هوای زینت دنیا، دیده از آنان مگردان و از کسی که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و پیرو هوای نفس خود گشته و کارش همواره از حدّ گذشته اطاعت مکن.

38- مفسرین «وجه ربّ» را اغلب «ذات» پروردگار دانسته‌اند! در حالی که وجه با ذات تفاوتی آشکار دارد. وجه هر چیزی روی آن است، وجه اشیاء، قسمتی از آنها است که مشاهده می‌کنیم. ما ذات خدا را مطلقاً نمی‌شناسیم، اما در جستجوی صفات و اسماء نیکوی او [ابتغاء وجه الله]، به انجام خدمات پایدار [باقیات الصالحات] نائل می‌شویم. آیا معنای «و یبقی وجه ربک» غیر از اسماء نیکوی اوست؟ «وجه الله» که در قرآن 5 بار تکرار شده [بقره 118 (2:118) ، 272 (2:272) ، روم 38 (30:38) ، 39، انسان 9 (76:9) ] همان هدف و نیّت خدائی است که در نماز، انفاق، زکات و اطعام گرسنگان به آن توجه داریم. در قرآن سه بار هم «وجه ربّ» [علاوه بر وجه الله] آمده است [رعد 22 (13:22) ، رحمن 27 (55:27) و لیل 20 (92:20) ] که در هر سه مورد، ربّ مضاف [ربهم، ربک]، یعنی تربیت پذیری و تجلی صفات ربّ در وجود آدمی مورد نظر است. همه کسانی که روی زمین‌اند می‌میرند اما «باقیات الصالحات» و اعمالی که به هدف خدائی انجام شده و در وجود انسان نقش بسته شده باقی می‌ماند. همه مدارس دنیائی تعطیل می‌شوند، ولی آنچه در وجود محصلین از «وجه مدرسه» نقش بسته باقی می‌ماند.

39- نفس خود را به صبر واداشتن، عادت دادن، تربیت کردن و همراه داشتن آن با هدفی مطلوب است، که در اینجا همراهی با مؤمنانِ محروم و مستضعف جامعه است که معمولا تحویل گرفته نمی‌شوند و کسی به آنها اعتنائی نمی‌کند.