وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا
و ثمراتی [از آن دو باغ] در اختیارش بود، 49 پس در حال گفتگو با دوستش [با احساسی از غرور] به او گفت: من [به راستی] از تو ثروتمندتر و به داشتن نفرات [=خدَم و حَشم] برترم. 50
49- این آیه نشان میدهد که فصل برداشت محصول بوده و میوهها در اختیار صاحب باغ قرار داشته است و دارائی او «نقد» محسوب میشده است، در حالی که اگر فصل پائیز یا زمستان بود، چنین احساسی کمتر دست میداد.
50- لُب کلام و جان سخن در همین نکته است که دست اندرکاری هزاران عامل طبیعی را در به میوه نشستن درخت ندیدن و به حساب هنر و همّت خود گذاشتن، نهایت غفلت و خودبینی است.